تبیین نقش عدالت فضایی/ جغرافیایی در ارزیابی مدیریت سیاسی بهینه فضا

۱۱ مرداد ۱۴۰۰ | ۱۶:۰۰


نویسنده: مصطفی قادری

چکیده: فرمهای فضایی به صورت کلی ناشی از فرآیندهای فضایی شکل دهنده آنهاست. شکل گیری بنیانهای توسعه نامتوازن متأثر از بی عدالتی فضایی به عنوان فرم فضایی غالب کشورهای در حال توسعه نتیجه فرآیندهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آنها در طی زمان است. بی تردید مهمترین هدف سازماندهی و مدیریت سیاسی فضا در هر کشوری، در وهله نخست ارائه بهینه خدمات به حداکثر شهروندان و استفاده حداکثری از قابلیتها و فرصتهای ملی در جهت رفاه و توسعه فضای جغرافیایی است. با توجه به الزامات عصر جدید و پیچده گی های آن، ضرورت توجه به عدالت فضایی در نهادینه شدن مدیریت بهینه سیاسی فضا به عنوان یکی از الزامات کشورداری است. مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی در پی تبیین نقش عدالت فضایی به عنوان شاخصی اثر گذار و پویا در راستای ارزیابی عملکرد سیستم حکمرانی به عنوان موتور محرکه اصلی اداره امور کشور می باشد. واقعیت این است که تا به یک اجماع کلی در خصوص ارزیابی حکمرانی سامان سیاسی فضایی حاصل نشود، نمی توان در صدد الگوسازی حکمرانی بهینه سیاسی فضا اقدام کرد. بر همین مبنا عدالت فضایی / جغرافیایی به عنوان سنگ محک معتبری برای ارزیابی بهینه مدیریت سیاسی فضا به حساب می آید.

کلید واژه ها: عدالت فضایی/جغرافیایی مدیریت سیاسی بهینه فضا



نظر شما :