بررسی الگوی چگونگی تأثیرگذاری سواد رسانهای بر حکمرانی سایبرنتیک و تحقق مردمسالاری دینی
چکیده: نظر به اینکه حکمرانی نوین بدون مردم و رسانهها قابلیت تحقق کامل ندارد و مردمسالاری و رسانه محوری با محوریت اطلاعات و تکنولوژی از اصول اساسی چشمانداز قدرت در جوامع آینده است، این مقاله تلاش کرده تا با بررسی مدل های کشورهای توسعه یافته در راستای مردمی سازی حکمرانی، تبیین نزدیک به واقعیتی از نسبت دمکراسی، رسانه و قدرت ارائه داده و فرایند چنین چشماندازی را در بستر نظریات رسانه و شناخت ابعاد و ویژگیهای دمکراسی، به تصویر بکشد. از طرفی نیز در تلاش است که بگوید با ارتقای سواد رسانهایِ مردم در جوامع پسامدرن، امکان استفاده ابزاری دولتها از رسانهها کاهش مییابد و رسانه میتواند با کارکرد صحیح خود نقش بسزایی در تحقق حسن حکومتداری و ایجاد دولتهای متعهد و پاسخگو در برابر حقوق مدنی شهروندان برعهده بگیرد. نتیجه این مدل، یک مردمسالاری جدید و مدل متفاوتی از قدرت در سطح حکمرانی سایبرنتیک خواهد بود. تلاش این مقاله در ارائه تصویری از مردمسالاری دینی با راهبرد سواد رسانهای است که ظرفیت الگو شدن بهعنوان یک مدل حکمرانی در عصر رسانه را داشته باشد. بر اساس یافتههای این پژوهش، هرچه رشد شناختی مردم افزایش یابد و سوژه بهاصطلاح هوشمند گردد، نتیجهاش یک بده بستان ذهنی و شناختی میان مردم و حاکمیت خواهد بود. اگر اطلاعات در فضای سایبرنتیکال، یکطرفه و از بالا به پایین باشد، رهاوردش چیزی جز استبداد مدرن نخواهد بود. اما در مدل دینی که هدایت را اصل حاکم بر سایر اصول میداند، جریان اطلاعات و گردش دادهها بایستی دایرهای بوده و میان بالا و پایین جامعه، یک دیالکتیک فعال و عادلانه و شفاف برقرار گردد. درحقیقت شهروند مجهز به تفکر انتقادی با توان تشخیص واقعیت از مجاز و جعل در فضای رسانه، باعث تقویت و رشد حاکمیت خواهد شد و از ایستایی و فساد و حرکت ضعیف خسته شده و سیگنال اعتراض و امر به معروف و نهی از منکر را در سراسر سیستم و شبکه اطلاعرسانی شفاف، مخابره خواهد کرد.
نظر شما :