درآمدی بر مبانی و چارچوب مفهومی فراحکمرانی
چکیده: در زمانه معاصر، ما شاهد تغییر در نحوه اداره جامعه هستیم. نظریه پردازان حکمرانی، این تغییر را به عنوان حرکتی از دولت به حکمرانی تعریف می کنند. فراحکمرانی می تواند به عنوان یک فرایند مذاکره بین حکمرانی رقابتی، حکمرانی رسمی و حکمرانی مشارکتی در نظر گرفته شود. این مذاکره، دربردارنده چگونگی سازماندهی شرایط حکمرانی و ترکیب رویکردهای بازار، سلسله مراتب و شبکه برای دستیابی به بهترین نتایج ممکن از دیدگاه اعضائی است که در فراحکمرانی فعالیت می کنند. هر چند انتخاب ترکیب نهایی انواع سبک های حکمرانی را دولت به عهده دارد. در فراحکمرانی با دو گرایش بظاهر متضاد مواجه هستیم: کاهش نقش دولت از طریق سپردن برخی وظیف خود به بازیگران غیردولتی، و افزایش نقش دولت از طریق تقسیم کار و هماهنگ سازی اقدامات و فعالیت های بازیگران غیردولتی. دستیابی به هماهنگی بین بازیگران گوناگون برای مقابله با مسائل پیچیده، مستلزم فراحکمرانی است. فراحکمرانی نه تنها یک وظیفه جدید و مهم برای دولتها و سایر بازیگران توانمند، بلکه کار دشواری است که البته مستعد شکست نیز است.
نظر شما :