اخلاقِ حکمرانی از منظر فلسفة فقه
چکیده: نقش اخلاق در حکمرانی، در «فلسفة فقه» مبهم است؛ زیرا متفکران مسلمانی که به مباحث فلسفی فقه پرداختهاند، مستقلاً و مستقیماً در باب «اخلاقِ حکمرانی» گفتگو نکردهاند. از این رو مقالة پیشاروی در پی بررسی نقش اخلاق در حکمرانی از منظر فلسفة فقه است. از بین آراء مختلف و پراکندهای که در فلسفة فقه در باب اوصاف، افعال، اراده، قدرت، عدل الاهی و سرشت اخلاق / حسن و قبح وجود دارد، دیدگاه عدلیه شایان توجه است. زیرا آنان که متشکل از متفکران شیعه و گروهی از متفکران معتزلی مسلک اهل سنتاند، دیدگاه خاصی در باب مباحث گفته شده دارند که بر اساس آن، اموری از قبیل حکمرانی / اعمال قدرت، مقید به اخلاق است. در این تفکر، با وجود قدرت مطلق خداوند بر حکمرانی، اوصاف و ویژگیهای اخلاقی که دارند، مانع حکمرانی ناسازگار با اخلاق میشود و این، به هیچ روی بدین معنی نیست که خداوند تکویناً قدرت بر مخالفت با آن را ندارد. بر اساس این و به طریق اولی، حکمرانی مومنان به آن خدا نیز، نباید با اخلاق ناسازگار باشد.
نظر شما :