تبیین حکمرانی متعالی با تاکید بر مقیاس جغرافیایی مطلوب
چکیده: جغرافیای سیاسی به عنوان یکی از شاخههای علوم جغرافیایی به مطالعه بعد سیاسی فضای جغرافیایی میپردازد. بدین معنی که در فضای جغرافیایی اعم از مقیاس محلی تا جهانی و فراکروی، پدیدهها و ساختهایی وجود دارند که اساساً ماهیت فضایی / جغرافیایی دارند و با مولفه سیاست درآمیختهاند. در جغرافیای سیاسی کلاسیک، حکمرانی یا حاکمیت در مفهوم اعمال تصمیمات و مجموعه اقداماتی بوده است که دولتها در جوامع انجام میدادهاند. اما امروزه با رواج رویکردها و اندیشههای جدید در جغرافیای سیاسی و به در حوزه جغرافیای پست مدرن و ژئوپلیتیک انتقادی مفاهیم حاکمیت، حکومت و دولت دستخوش تغییرات عدیدهای گشته است. امروزه دولت تنها بازیگر صحنه کشور محسوب نمیشود و حکمرانی صرفاً حاصل عمل او نمیباشد. حکمرانی متعالی در رابطهای شبکهای و نه سلسلهمراتبی میان بازیگران تحقق مییابد و در این رابطه همه اجزا در شبکه باهم ارتباطی همارز و همسطح دارند و یکی را بر دیگری برتری نیست. مقاله حاضر که از نوع بنیادی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی تحقیق شده است، درصدد است تا نشان دهد بهترین الگو برای دستیابی به حکمرانی متعالی، احیا و بازسازی حکومت محلی در سازماندهی سیاسی فضا میباشد.
نظر شما :