تحلیل محتوایی چارچوب دانش حکمرانی
چکیده: حکمرانی مفهومی نوین در دنیای مدیریت است و همانطور که بیان شده به ظاهر اولین بار در سال ۱۹۹۷ مورد استفاده قرار گرفت. در ابتدا مفهوم حکمرانی دانش برای تکمیل تلاشهای صورت گرفته برای دانش موجود که تمرکز آن صرفاَ بر روی ساختارهای کلان سازمان بود معرفی گردید. با بررسی مدلهای معرفی شده، ملاحظه میگردد که در رویکردهای ارایه شده موارد ذیل مورد توجه محققین قرار گرفتهاند: الف) در الگوهای ارایه شده راهبردها، اهداف، ساز و کارهای سازمانی، ذینفعان، فرآیندهای کلیدی، سطوح حکمرانی، شاخصگذاری، یادگیری، سبک، محدوده پروژه، برنامههای عملیاتی، سامانهها و کانالهای ارتباطی، تأمین منابع، تعیین الزامات مدیریتی، ضوابط و مقررات سازمانی، اسناد بالادستی، رقبا، منافع، تمهیدات سازمانی، سرمایه انسانی و ساز و کارها مورد تأکید قرار گرفتهاند؛ ب) فرآیندها و ساز و کارها از جمله مهمترین ابزارهای سازمانها جهت دستیابی به اهداف و پیادهسازی استراتژیهای سازمانی هستند. بنابراین موفقیت سازمانها در پیادهسازی حکمرانی دانش در گرو برآورده ساختن اهداف سازمانی و برقراری همراستایی آنها با استراتژیهای دانشی است؛ ج) حکمرانی شامل فرایندی یکپارچه و آبشاری است که اهداف و استراتژیهای سازمانی را بعنوان ورودی دریافت میکند و فرآیندها و ساز وکارها را به منظور ایجاد همراستایی تدوین مینماید. با توجه به مبانی نظری و پیشینه تحقیق مرتبط با موضوع حکمرانی و حکمرانی دانش در داخل و خارج کشور، مجموعهای از مؤلفههای مورد اشاره در تحقیقات گوناگون، ارایه شده است که به عنوان ورودی محقق در فرآیند تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار میگیرد.
نظر شما :