بررسی و ارزیابی برنامههای ششگانه توسعه در دولتهای انقلاب اسلامی با تاکید بر مولفههای سیاسی و اقتصادی
چکیده: هر کشوری بر مبنای شرایط تاریخی،سیاسی و اقتصادی خود ،تجربه ای منحصر به فرد را در گذار به توسعه و پیشرفت طی می کند.بیش از نیم قرن از تدوین برنامه های توسعه درکشور ایران می گذرد و با گسترش مدرنیزاسیون در غرب ،در انتهای دوره قاجاریه و ابتدای دوره پهلوی ،نوسازی و توسعه در ایران نیز، رنگ و بوی جدی به خود گرفت و از آن زمان تحول و مدرن شدن،دغدغه روشنفکران ایرانی گردید.اگرچه ایران به عنوان اولین کشور آسیایی برنامه توسعه خود را در زمان پهلوی اول، تدوین نمود،اما تا کنون هنوز نتوانسته بر سکوی توسعه یافتگی قرار بگیرد و کماکان سرگردانی در بسیاری از مولفه های توسعه یافتگی در شیوه حکمرانی آن رنج آور به نظر می رسد.این پژوهش با تاکید بر اهمیت کارکرد توسعه گرایانه ی دولت های معاصر در ایران،بنا را بر این می نهد که با توجه به ویژگی های جامعه ایرانی،دولت در فرایند توسعه نقش اساسی و بنیادین دارد ولیکن فقدان اجماع مفهومی و رفتاری از سوی حکمرانان و نخبگان سیاسی در دولت های پس از انقلاب و بی توجهی به رویکردی یگانه از مفهوم توسعه، یکی از اساسی ترین عوامل ناکامی حکمرانان و دولتمردان ج.ا.ا در دستیابی کشور به توسعه است ؛البته تاکید بر نقش دولت توسعه گرا و برنامه ریزبه عنوان موتور محرک توسعه در شرایط فعلی جامعه ایران در این جستار به معنای نفی اهمیت سایر ابعاد توسعه و متغیرهای مهم آن نیست؛بلکه به این معناست که فعالیت بهتر از سوی یک دولت توسعه گرا در وضعیت کنونی ایران می تواند با رویکردی عقلانی و اجماع مفهومی، سایر اهداف مهم توسعه را در کشور نهادینه ساخته و به پیش ببرد.بنابراین در این پژوهش ضمن معرفی شش گام برنامه های توسعه و ارزیابی آن، نقش دولت ها را در تحقق بخشی به این اهداف مورد بررسی قرار داده و کامیابی و یا ناکامی آنها در تحقق بخشی به این برنامه ها را ارزیابی می کنیم. .در نوشتار پیش رو با در نظر گرفتن دو شاخص توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی،به بررسی برنامه های شش گانه توسعه پرداخته و هم چنین شاخص های دولت های توسعه گرا را در برنامه های توسعه مورد سنجش قرار می دهیم. پرسش پژوهش حاضر این است که نقش دولت های پس از انقلاب اسلامی، در دست یابی به شاخص های توسعه سیاسی و اقتصادی در برنامه های شش گانه توسعه چگونه قابل ارزیابی است؟
نظر شما :