بررسی حکمروایی شهری با تاکید بر اندیشه های سیاسی اسلام
چکیده: حکمرانی خوب از سه مکتب سیاسی عمده نشات گرفته است: دیدگاه نئولیبرالیسم که حداقل دخالت دولت و حداکثر دخالت سازمان بازار را تجویز میکند و دیدگاه سوسیال دموکراسی که در پی شناخت و بهره گیری از کارایی بازار در شرایطی است که بر استانداردهای عدالت اجتماعی و بهبود اقتصادی درازمدت استوار است و به ایجاد زیرساختهای سیاسی و نهادی و توانمندیهای اجتماعی توجه دارد. این دو ایدئولوژی متفاوت، در رابطه با مدیریت عمومی (بهویژه در سطح محلی) از اصطلاح حکمرانی با مفهوم و معنای متفاوت استفاده میکنند. بدین روی ساختار مدیریت شهری در نظام دینی و اسلامی باید انطباق کامل و جامعی با ساختمان جامعه ی دینی و نظام الهی داشته باشد. مدیریت شهری در نظام اسلامی، به لحاظ ساختار، شاکله و سمت و سویکلی با مدیریت شهری در نظامهای سکولار و لیبرال تفاوت ماهوی و جوهری دارد.حکمرانی شهری، فرایندی است که بر اساس کنش متقابل میان سازمان ها و نهادهای رسمی اداره شهر از یک طرف، و نهادهای غیر رسمی جامعه مدنی یا عرصه عمومی از طرف دیگر شکل می گیرد. مشارکت نهادهای غیر رسمی و تقویت عرصه عمومی در اداره شهر می تواند به سازگاری منافع گوناگون و در نتیجه به پایداری توسعه شهری منجر شود.وجود یک سیستم مدیریتی خوب میتواند در زمینهسازی برای شکلگیری یک مدل مناسب برای شهر تأثیرگذار باشد که این مهم در گرو حکمروایی خوب ومطلوب شهری است. هدف از این پژوهش، بررسی مفاهیم ونظریات حکمروایی شهری میباشد. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است و جمعآوری اطلاعات به صورتکتابخانهای صورت گرفته است.
نظر شما :