شناسایی ابعاد حکمرانی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران
چکیده: توسعه به عنوان مفهومی کلیدی بعد از جنگ جهانی دوم و از دهه ۱۹۶۰ به بعد مطرح شد. از آن زمان به بعد برنامهریزیها، فرآیندها و روشها چه در سطح خرد و چه در کلان در هر کشوری با هدف رسیدن به توسعه تنظیم میشود. در این ارتباط رویکردها و الگوهای متعددی توسط نظریهپردازان علوم اجتماعی مطرح شده است. اشکال اساسی رویکردهای برآمده از گفتمان توسعه، ابتنای آنها بر نفسانیت و دوری از معنویت است. این پژوهش با هدف شناسایی مهمترین عوامل حکمرانی بر مبنای فروض اسلامی- ایرانی از جمله ترجیح پیشرفت بر توسعه در نظام آموزش و پروش کشور انجام شده است. به همین منظور با استفاده از روشگان دادهبنیاد به گردآوری، تحلیل و تبیین عوامل موثر جهت بهبود الگوی حکمرانی در بدنه آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که در چارچوب مفروضات دینی، ۱- حرکت به سمت نظام انتخاباتی در تعیین مسئولین اصلی آموزش و پرورش با حفظ شان نظارت استصوابی شورای عالی آموزش و پرورش، ۲- تقویت رابطه دوسویه خانه و مدرسه با محوریت خبرگان ذیصلاح، ۳- حاکمیت کامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به عنوان تضمین کننده جهت گیری های اساسی و سیاستی آموزش و پروش کشور، ۴- تدوین کتب درسی مطابق با الگوی اسلامی- ایرانی، ۵- حرکت به سمت تحقق دانشگاه فرهنگیان قوی، ۶- ارتقای مستمر نیروی انسانی دانشی آموزش و پرورش، ۷- وضع قوانین جدید برای تامین مالی آموزش، ۸- ایجاد عدالت آموزشی در مناطق مختلف کمتر برخوردار کشور، ۹- وضع قوانین بازدارنده از وقوع جرم در سطوح مختلف آموزش و پرورش، ۱۰- کنترل فساد اداری در بدنه رسمی آموزش و پرورش از طریق ایجاد عدالت در پرداختها و ایجاد عدالت در توزیع امکانات آموزشی در مدارس، و ۱۱- سوق یافتن آموزش و پرورش به سمت شفافیت در آمار و ارائه گزارشهای راهبردی به منظور دسترسی به اطلاعات قابل اتکا در تصمیمگیریها از مهمترین گزارههای بهبود حکمرانی در آموزش و پرورش کشور است.
نظر شما :