نسبتسنجی معرفتشناختی حکمرانی متعالی در قیاس با حکمرانی خوب؛ مطالعه موردی: ترسیم الگویی سیاستگذاری در حکمرانی متعالی
چکیده: هر نوع رویکرد مطالعاتی به الگوی حکمرانی خوب، مستلزم توجه به هنجارهای اجتماعی آن حکمرانی است؛ هنجارهایی که در میانه تعامل حکومت، جامعه و شهروندان شکلگرفته و بر فرآیندهای تصمیمگیری و سیاستگذاری در روابط دولت و شهروندان اثر بهسزایی ایفا میکنند. از آنجا که امروزه حکمرانی متعالی بهمثابه بدیل تکمیلی حکمرانی خوب مورد شناسایی قرار گرفته، شایسته است تا بر اساس مبانی معرفتی این نظام سیاسی اقدام به ترسیم الگوی سیاستگذاری در حکمرانی متعالی نماییم. مفروض این نوشتار مبتنی بر آن است که تمامی نظریههای سیاسی منتج شده از رهیافتهای معرفتی مشخصی صورتبندی شدهاند و نظامهای سیاسی برآمده از آن نظریههای سیاسی نیز در امتداد این مسیر قرار داشته و بر اساس قاعدههای معرفتشناختی شکل میگیرند. سیاستگذاریهای آن نظام سیاسی نیز تابعی از این مبانی معرفتی میباشد. لذا این پژوهش بر اساس اصول روش کیفی، تلاش دارد تا از رهگذر نسبتسنجی مبانی معرفتشناختی دو نظام سیاسی حکمرانی خوب و حکمرانی متعالی، در گام اول با دستیابی به شباهتها و افتراقات معرفتی این دو و در گام دوم بر اساس یافتههای گام اول، الگوی عملیاتی سیاستگذاری در حکمرانی متعالی را ترسیم نماید. بر اساس یافتههای این پژوهش، سیاستگذاری در حکمرانی جامع و صالح در هر چهار مرحله صورتبندی مسئله، تصمیمگیری، اجرا و ارزیابی، تابعی از مبانی معرفتی حکمرانی متعالی میباشند و بر اساس آن میتوان الگویی تحت عنوان حکمرانی خوب با رویکرد اسلامی عرضه داشت که در مقایسه با حکمرانی خوب از کارآمدی مناسبتری در جوامع اسلامی برخوردار است.
نظر شما :