آینده‌پژوهی روندها، رودیدادها و پیشران‌ها در جهان

تعداد بازدید:۸۹۳۴

آینده‌پژوهی روندها، رودیدادها و پیشران ها در جهان

تاریخ: بهار ۱۴۰۱

خلاصه سیاستی

ویژگی جهان اکنون، پیچیدگی، تحولات نوشونده اجتماعی، سازمانی و فناورانه، عدم قطعیت بالا و رقابتی‌شدن آن است که این ویژگی‌ها، مقوله حکمرانی را وارد شرایط جدید و بعضاً بغرنجی نموده است. بدیهی است این محیط پیچیده و رقابتی، به تعاملات و سازوکار متناسب‌تر و متکامل‌تری نیازمند است تا هر کشوری در راستای افق ایدئولوژیک خود مجموعه اجزای سیاستگذارش را هدایت و مدیریت نماید. بر همین اساس بیش از هر زمان دیگری این امر برای سیاستگذاران اهمیت دارد که می‌خواهند چگونه به شکل‌دهی جامعه‌ی جهانی آینده بپردازند؛ چگونه باید به مساله های خود پردزند؛ چگونه باید به ساخت آن‌چه که می‌دانندو شناخت آن‌چه که نمی‌دانند اقدام کنند و چگونه باید برای شکل‌دهی به آینده‌ی مطلوب، انتخاب اصلح داشت. اقدام کنش گرایانه را باید خلق کرد و تنها داشتن رفتار واکنشی یا به تعویق افکندن اخذ تصمیم کافی نخواهد بود و تصمیم گیری و تصمیم گیران را غافلگیر خواهد کرد.

جهانی شدن با فرض گسترش و فراگیری، چه تاثیری بر مدیریت ها و سازمان ها خواهد داشت؟ نظام های مدیریتی در برخورد با این پدیده، از خود چگونه واکنش نشان می دهند؟ در پاسخ به این سوال ابتدا باید با ماهیت و روندهای جهانی شدن به عنوان یک پیشران تاثیر گذار بر تحولات آینده آشنا شد چرا که جهانی شدن به عنوان یک کلان روند [۱] با وجود دیدگاه‌های مختلف و با همه مزایا و محدودیت هایش به عنوان پدیده چند وجهی در سطوح زیست بشر ی، حاکمیت و مسایل سیاسی، مسایل فرهنگی و اجتماعی، مسایل اقتصادی و مدیریت و سازمان ها، آثار و پیامدهای مهم حکمرانانه بر جای می گذارد. اگرچه ممکن است این کلان روند با بروز شگفتی سازی [۲] قطع شود و یا در پیوستگی تاریخی آن، برای مدتی گسست ایجاد شود اما بهرحال فراگیری جهانی شدن یکی از سناریوهای مهم می باشد که می‌باید تاثیر آن بر نظامات مدیریتی چون مجلس شورای اسلامی و سایرین را بررسی نمود. بر همین منوال، مساله اصلی متن سیاستی حاضر، آشنایی نمایندگان با روندها و رویدادهای جهانی شدن و پیامدهای آن بر نظام تصمیم‌گیری از جمله قوه قانون‌گذاری و ایجاد آمادگی در تصمیم‌گیران برای پیش‌بینی و مواجهه فعال – و نه منفعلانه - با چالش ها و مسایل آینده است تا بتوان در بستر آن، دست به سیاستگذاری آینده‌نگرانه زد.

مقدمه

از حیث مفهوم شناسی واژه جهانی شدن با تعابیری چون پروژه یا پروسه و یا پدیده تعریف عملیاتی شده است. لیکن جهانی‌شدن جدای از آن‌که یک پروژه یا پروسه باشد، پدیده‌ای است که صرفنظر از عناصر اجباری و یا اختیاری و کنترل‌شده، از برخی خصوصیات کاملاً اجباری است. این مساله از آنجا ناشی می‌شود که پدیده جهانی‌شدن هنوز در کلیت خود برای هیچ‌کس روشن نشده است. گریز مداوم جهانی‌شدن از کالبد‌شکافی محققانه و تنوع ادبیاتی موضوع جهانی‌شدن که ابهامات و تضادهای فراوانی را بر آن تحمیل کرده‌است، دستیابی به یک تعریف و نظریه دقیق و روشن را ناممکن ساخته و آن را چونان پدیده‌ای نمایان می‌سازد که تا زمان تحقق کامل اساساً قابل شناخت نباشد.

اما به هرحال بسیاری از کشورهای جهان تکلیف خود را با این پدیده معین کرده‌اند و سهم خود را در بازیگری در محیط آن معلوم ساخته‌اند. بنابراین توجه به اصل پدیده جهانی‌شدن یک طرف معادله است و طرف دیگر منافع و امنیت ملی است.

امروز از سوی همه بازیگران جهانی و پیشرانهای فعال همه کشورهای جهان در حال برنامه ریزی بر اساس تبیین ظرفیتهای جهانی‌شدن در قبال خود هستند. لذا باتوجه به امکانات و شرایط ژئوپلیتیک خود و اولویتهای منافع ملی و چشم انداز به آینده، در تلاش برای مواجه کنش گرایانه و پذیرش نقش راهبردی در بازی جهانی شدن هستند. در عرصه جهانی شدن کشور ایران از موقیت بسیار با اهمیت جغرافیایی و منابع راهبردی برخوردار است و دارای امتیازات منطقه‌ای عمده‌ای هستند. لذا در طول تاریخ همیشه از فرصتها و تهدیدهای بسیاری برخوردار است و دائماً در معرض وجوه گسترده‌تری از پیامدهای آن قرار داشته است. بنابراین واقعیت این است که ایران هیچگاه از منافع یا مضرات جهانی‌شدن در امان نبوده است و قادر به انزواگزینی یا جداسازی خود از سیطره جهانی‌سازی نخواهند بود. پس مساله چگونگی رویارویی هوشمندانه و کنش گرایانه با این پدیده است. جمهوری اسلامی باید با اتخاذ رویکردی مدبرانه و هوشمندانه از سوی رهبری، نهادهای متولی، نخبگان و آحاد نقش مثبت و دقیقی ایفا کند و با به‌حداقل‌رساندن مضرات و به‌حداکثررساندن منافع آن آینده مطلوبی را رغم زند..

جهانی‌شدن فرصتهای بیشماری را فراهم می‌کند، و استفاده درست و به‌موقع از فرصتهای به‌دست‌آمده می‌تواند شرایط بحرانی محیط متاثر از جهانی شدن را به سود خود خاتمه دهد. جهانی شدن دو روی دارد. از جنبه مثبت، جریانِ فرامرزیِ مردم، کالاها، پول و اطلاعات، ثروت و فرصت جدیدی ایجاد می کند. از جنبه منفی، می تواند اختلافات جهانی را تشدید کند، تروریسم بین المللی و جرایم فرامرزی را مقدور سازد و امکان گسترش سریع بیماری ها را فراهم کند ( Oba, 2020). به طور مشابه اگر شبکه‌های اجتماعی را یکی از مهمترین ابزارهای جهانی شدن اطلاعات بدانیم، عوارض مثبت و منفی از آن بر متصور است. با نگاه مثبت، عوارض مثبت آن مانند ایجاد فرصت‌های جدید برای تولید قدرت فرهنگی و ثروت و محملی برای گفتگو و رشد است که بر کسی پوشیده نیست اما در جامعه فیزیکی-سایبری ۲۰۳۰ که داده‌های حجیم، نقش تعیین کننده‌ای بر کیفیت و قدرت تصمیم‌گیری‌های مستقل هوش مصنوعی دارد، جهانی سازی اطلاعات می‌تواند به نفع پلتفرمی باشد که اطلاعات در آن در جریان است. این امر باعث ایجاد عدم تقارن شدید به نفع شرکت صاحب پلتفرم و کشور متبوع وی در عرصه قدرت می‌شود.

این موضوع نیاز به تحول مثبت در دیدگاه نظری و رویه ها در قبال جهانی شدن و نیز پیدایش نوعی مدیریت هوشمندانه در سطوح کلان سیاستگذاری ملی و منطقه‌ای خواهد داشت. از میان بسیاری از چالشهای ناشی از جهانی شدن، آنچه را که ما تحت عنوان امنیت ملی و اعتلای فرهنگی جستجو می‌کنیم و هم‌اکنون در معرض آسیبهای جدی پدیده جهانی‌شدن قرار گرفته است، موضوع اساسی برای همه کشورهای جهان می‌باشد. ای بسا کشورهایی چون ایران با دستیابی به نظریه‌ای اصولی و کارشناسانه درباب جهانی‌شدن بتوانند آینده این پدیده را از آن خود کنند و حتی بیشتر از دیگر کشورهای قدرتمند جهان منافع آن را کسب نمایند

آشنایی با مفهوم و کارکرد جهانی‌شدن

همچنان که پیش از این اشاره شد، پرداختن به موضوع جهانی‌شدن، در ابتدا چندان دشوار به نظر نمی‌رسد؛ چرا که با توجه به گستردگی آن به نظر می‌رسد که از هر نقطه‌ای می‌توان به این بحث وارد شد و عملاً نیز با توجه به علائق و دلمشغولی‌های مختلف پژوهشگران، این موضوع از منظرهای مختلف به بحث گذاشته شده است. جهانی‌شدن به خودی خود یک مفهوم خنثی و یک به تعبیری مفهوم انتزاعی است که روند کلان فعالیتهای فنی، علمی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و زیست‌محیطی در سطح جهان را در بر دارد و یک مفهوم ذهنی است که واقعیت بیرونی مشخصی ندارد بلکه صرفاً از طریق نحوه تعامل بازیگران و نیز آثار و تبعات این روند است که در خصوص این مفهوم قضاوت می شود. اما آیا چنین رویکردهایی مفید، کافی و مناسب نظام بین‌المللی می‌باشند؟ در چنین شرایطی بحث از جهانی‌شدن از حساسیت خاصی برخوردار می باشد؛ چرا که به حوزه‌ای بدل گشته که برای موافق و مخالفش توامان، هم مفید و هم زیانبار است. در این میان آنچه مساله‌ساز گشته نه جهانی‌شدن (سازی) بلکه انبوه بازیگران آن، اعم از افراد و ملت دولتها، می‌باشند.

این، موقعیت و توانایی بازیگران است که طرح اولیه موضوع و توصیف آن را شکل می‌دهد و سپس به نسبت چگونگی رابطه میان این بازیگر و مساله، قضاوت لازم مد نظر صورت می‌گیرد؛ لذا بسته به تنوع و تعدد بازیگران، انواع جهانی‌شدن (پروسه) یا جهانی‌‌سازی (پروژه) خواهیم داشت؛ چنانکه تنوع ادبیاتی که تاکنون در این زمینه پدید آمده، تاییدی بر این مدعا می‌باشد. ضمن آن‌که در بحث جهانی‌شدن، با یک موضوع واحد روبرو نیستیم بلکه با مجموعه موضوعات و مساله های بسیاری مواجه خواهیم بود که جهانی‌شدن می باشند و ما به جای آن‌که به اصل موضوع شناخت پیدا کنیم، با موقعیتها و تاثیرات وارد بر آن آشنا می‌شویم و هر پژوهشگری از دریچه‌ای محدود به بررسی آن می‌پردازد؛ لذا به‌طورخلاصه می‌توان گفت: ضعف عمده‌ای که عدم کفایت تلاشهای نظری را در این خصوص در پی داشته، همانا فراموشی «نسبیت» پدیده‌های اجتماعی در معنای کلان آن می‌باشد. نتیجه آن‌که تمایلات، خواسته‌ها، ضعفها و ناتوانیها به‌عنوان واقعیت جهانی‌شدن (سازی) ارائه و معرفی می‌شوند.

علاوه‌براین، مفهوم جهانی‌شدن، به لحاظ سطح تحلیل از چنان گستردگی برخوردار گشته که قابلیت تحلیلی آن را زیر سوال می‌برد. در مجموع، گستردگی سطح تحلیل و بی‌توجهی به نسبیت مفاهیم علوم اجتماعی در برخی موارد، این مفهوم را در عین برخورداری از محتوا، تهی و پوچ می‌نمایاند؛ چنانکه نوعی ابهام در بررسی موضوع به چشم می‌خورد و واقعیت جهانی‌شدن همچون توهم و خیال جلوه‌گر می‌شود. این حالت درواقع خصیصه سیالیت این فرایند را نشان می‌دهد که باعث شده موضوع جهانی‌شدن هرلحظه به صورتی درآید و مانع از ارائه یک نگاه جامع، دقیق و فراگیر شود. مروری بر ادبیات موضوع نشان می‌دهد که یکی‌شدن جهان مورد پذیرش اکثریت پژوهشگران می‌باشد. جهانی‌شدن و جهانی‌‌سازی دوروی یک سکه‌اند و این اصطلاح مفهومی نو برای فرآیندی کهن است.

گویی جهان، یکپارچه و از خرد تا کلان، مسیری غیرقابل‌پیشگیری را طی می‌کند و بحثهایی هم که تاکنون مطرح شد بیشتر بر سر چرایی و فرجام آن اگر قابل تصور باشد بوده، ولی فراتر از همه این بحثها، این شدن چه در معنای فرایند و یا پروژه اجباری و تحمیلی از سوی برخی قدرتها همچنان بی‌توجه به همه چیز مسیر خود را میپیماید و توقفی برای آن متصور نیست.

با این اوصاف جهانی‌شدن (سازی) مفهومی انتزاعی می‌باشد که برای مشخص‌نمودن روند کلان سیاستهای فنی، علمی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و زیست‌محیطی در سطح جهان وضع شده است. جهانی‌شدن یا جهانی‌‌سازی درواقع مفهومی ذهنی و فاقد واقعیت بیرونی مشخص می‌باشد که صرفاً از طریق آثار و تبعات آن روند کلان به این مفهوم استناد می‌شود. مثلاً اگر جهانی‌‌سازی را تشدید روابط اجتماعی میان انسانها بدانیم، در این‌صورت پدیده اینترنت برای ما خیلی جالب‌توجه و تأمل خواهد بود؛ اما نمی‌توانیم بگوییم جهانی‌‌سازی مساوی با اینترنت است این شرایط جلوه ای از جهانی شدن ارتباطات می باشد. در حالی‌که می‌توان گفت اینترنت زمینه‌ساز و وسیله‌ای برای تشدید روابط اجتماعی می‌باشد. در گذشته نهادهای ریشه‌داری نظیر خانواده، مدرسه و دین به عنوان راهنمای اخلاقی نسل جوان ایفای نقش می کردند اما امروز اینترنت به عنوان جایگزین نهادهای مذکور برای الگوسازی افراد، به خصوص نوجوانان و جوانان عمل خواهد کرد.

همچنین در نگاه منفی به جهانی‌شدن که در مفهوم جهانی‌‌سازی مستتر است احساس می‌شود که نیتها و پروژه‌هایی برای اهداف کاملاً مشخص در دست اجرا می‌باشد که به مجموعه آنها جهانی‌‌سازی اطلاق می‌شود. اما از این منظر نیز، با توجه به نشانه‌های عینی و اثرات بیرونی آن روند کلان مثلاً گفته می‌شود که جهانی‌‌سازی یعنی گسترش فقر در جهان و افزایش فاصله دارا و ندار، در حالی‌که فقر و گسترش آن در سطح جهان معلول آن روندهای کلان بوده و لذا نمی‌توان ادعا کرد جهانی‌‌سازی مساوی با گسترش فقر می‌باشد.

در نهایت بر این امر می توان تاکید داشت که جهانی‌شدن آرمان همیشگی بشر بوده و همواره برای تحقق آن از سوی آنها تلاش شده، هر چند با موانع بسیاری نیز روبرو بوده است. این کوششها و فعالیتها از زمانی که بشر قدرت مقابله جدی با طبیعت و تغییر در آن را پیدا کرد، به صورت جهانی‌‌سازی جلوه کرده است؛ به این معنا که وجود منافع و محدودیتها، بازیگران را به برنامه‌ریزی وامی‌دارد اما روند تغییرات به گونه‌ای فرا برنامه‌ای خود را به برنامه‌ها تحمیل می‌نماید؛ و در این وضعیت، بازیگران نهایت تلاش خود را به کار می‌برند تا از وضعیتهای جدید و احیاناً پیش‌بینی‌نشده حداکثر بهره‌برداری را ببرند.

از آنجا که موتور محرکه پدیده جهانی‌شدن، چه در معنای مثبت و چه در معنای منفی آن، یکی علم است و دیگری منافع (اقتصادی) و عملاً نفع اقتصادی با رشد علمی گره خورده است بنابراین در یک تحلیل، می‌توان نفع اقتصادی را متغیر مستقل دانست و تحولات نظامهای فرهنگی را متغیر وابسته آن دانست؛ به‌عبارت‌دیگر، گسترانیده‌شدنِ نفع اقتصادیِ گره‌خورده به علم در سراسر جهان، آثار متفاوتی بر جای می‌گذارد که از آنها با عنوان جهانی‌شدن یا جهانی‌‌سازی یاد می‌شود و امروزه خود این پدیده برای نظامهای مختلف منطقه‌ای بین‌المللی به‌عنوان یک «داده» تلقی می‌شود و پاسخ بسیاری از سوالات موجود، با ملاحظه تحلیل فوق، نتایج روشن و آینده‌نگرانه‌ای را به دنبال دارد.

با توجه به تحلیل فوق از مفهوم جهانی‌شدن، در قالب نظریه‌سازی سه رویکرد را برای آن ارائه داده‌اند: پروژه، پروسه و پدیده. مطالعه هر یک از این رویکردها نشان می‌دهد که جهانی‌شدن به سان شمشیر دو دم عمل می‌کند. همین دوگانگی از ارزیابی جهانی‌شدن تردیدی است بر این‌که جهانی‌شدن آیا امنیت‌سوز است یا امنیت‌ساز. برای مطالعه جهانی‌شدن، رهیافتی چندبعدی ضروری است؛ چرا که رهیافت تک‌بعدی، جهانی را توصیف می‌کند که یا خوب است یا بد، و یا مثبت است یا منفی؛ اما رهیافت چندبعدی چنین منطقی را رد می‌کند.

تعریف آینده پژوهی

آینده پژوهی علم شناخت اصول وقواعد نظری و معرفت شناسانه ی است که امکان فهم عمیق تغییرات راهبردی در آینده ها را با استفاده از روشهای معتبر پژوهشی که متناسب با ماهیت این علم خواهد بود، امکان پذیر می کند. در واقع آینده پژوهی امکان شناسایی آینده های ممکن، محتمل، مطلوب، مرجح و محال با هدف کمک به ساخت آینده مطلوب فراهم می کند. به تعبیری آینده پژوهی، پژوهش به منظور پیش تدبیری است که با ارایه تجویزهای کارآمد می کوشد آینده ای مطلوب و سازگار با ارزش های جامعه شکل یابد.

  • آینده‌های ممکن: بسیار زیاد
  • آینده‌های محتمل: قابل شمارش و محدود
  • آینده‌های مطلوب: قابل انتخاب و ارزشی
  • آینده مرجح: اولویت دار
  • آینده‌های محال که به دو شکل ذیل قابل تصور است.
  • محال عادی: در حال حاضر محال است اما بالقوه وتحت شرایطی و وجود امکاناتی، شدنی است. به عبارت دیگر همان آینده‌های ممکن است و دور از دسترس.
  • محال عقلی: با توجه به گزاره‌ها و قواعد منطقی امکان وقوع ندارد.

آینده‌های ممکن تمامی آینده‌های قابل‌تصور، صرف نظر از میزان احتمال‌ناپذیری آنها را شامل می‌گردد و می‌تواند مشتمل بر نتایج معرفتی باشد که هم‌اکنون موجود نمی‌باشد امّا در آینده می‌تواند فراهم شود. آینده‌های محتمل از احتمال وقوع برخوردار می‌باشند چراکه آنها عمدتاً برون‌یابی و تعمیم حال و گذشته به آینده می‌باشند. در نهایت و در مقایسه با آینده‌های موصوف پیشین، آینده‌های مرجّح محصول و برونداد معرفت موجود یا ناموجود به شمار نمی‌روند بلکه مبتنی بر قضاوت‌ها و ارزش‌های انتزاعی می‌باشند و نتایج مورد دلخواه افراد یا سازمان‌ها را توصیف می‌کنند. افزون بر این، آینده‌های باورپذیر از احتمال وقوع معقولی برخوردار می‌باشند چرا که آنها در راستای معرفت و فهم عمومی موجود در خصوص چگونگی کارکرد جهان می باشند ( Habegger, 2010:51).

تغییرات شگرف که نشان‌دهنده‌ی آینده‌ای متفاوت در پیش روی بشر است، نشان از حرکت به سوی آینده‌ای جهانی‌شده دارد. آینده‌پژوهان بر این باور هستند که جهانی‌شدن پدیده‌ای است که به طور روزافزون در حال سایه گستردن بر ابعاد گوناگون جوامع بشری است. جهانی‌شدن به زودی تمامی انسان‌ها را در بر می‌گیرد و سبب خلق تقاضاهای فزاینده‌ای برای همکاری‌های بین‌المللی درباره‌ی موضوعات فراملی می‌شود.

شکل و شیوه‌ی تاثیرپذیری از جهانی‌شدن در جوامع گوناگون متفاوت است. برخی جوامع این پدیده را درک کرده و ضرورت آمادگی برای آن را به دست آورده‌اند. این جوامع آینده‌ی مطلوب خود را در این مسیر می‌جویند و رویاها و دورنماهای خود را در جهانی‌شدن یافته‌اند. این جوامع که اغلب از کشورهای توسعه‌یافته هستند، می‌کوشند با عنایت به ویژگی‌های جهانی‌شدن، از ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های جوامعی که به این مهم نپرداخته‌اند، استفاده کرده و تلاش‌ها و فعالیت‌های آنان را در مسیر آینده‌ی مطلوب خود جهت‌دهی کنند. به عبارت دیگر آینده‌ی دیگر جوامع را تسخیر می‌کنند.

به هرتقدیر، جهانی‌شدن پدیده‌ای است که آینده را به خود اختصاص داده و به یکی از مقوله‌های کلیدی آینده‌پژوهان تبدیل شده است. روندها کلیدی‌ترین مولفه‌ی شکل دهنده‌ی آینده هستند و جهانی‌شدن یکی از مهم‌ترین روندهای آینده است. جهانی‌شدن برای مطالعه‌ی آینده‌ی هر حوزه‌ای، ضرورتی انکارناپذیر است و حتا می‌توان گفت که آینده در جهانی‌شدن است.پس تاثیر جهانی شدن بر آینده مفروض و پاسخ به چگونه تاثیر گذاری جهانی شدن بر آینده مساله خواهد بود.

چشم‏انداز و تاثیرگذاری آن بر آینده

جامعه موفق کسانی هستند که قادر به تصور خود در آینده مطلوب هستند. رویکرد ”چشم‏انداز“ روی آینده‌های مرجح و مطلوب متمرکز بوده و بر ارزش‏ها تاکیدی ویژه دارد، هر چند که ارزش‏ها همیشه و در هر رویکرد آینده‏پژوهی حضوری ضروری دارند. آینده‏پژوهان اغلب از رویکرد ”چشم‏انداز“ با تکیه بر چشم ‏اندازهای ساخته و پرداخته‌ی نویسندگان، شاعران، سیاستمداران، فیلسوفان و یا حتا دولتمردان بهره می‌گیرند، اما می‏توانند چشم‏اندازهای خود را نیز طراحی و تدوین کنند. چشم انداز تصویرسازی و تصویر پردازی قابل حدس و الهام بخش از آینده است. مانند موجود زنده حیات دارد که در ابعاد مختلف باید لحاظ شود. چشم انداز سازی بر اساس تصویر سازی دقیق و غنی از واقعیات است و استعاره ای از تخیل انسان است.

در تعریف استوارت چشم انداز خلق توصیفی از آینده ای است که می توانیم باشیم. یک تصویر دیگر هنجاری است. پاریک چشم انداز یک اقدام هنجاری و تصویری از آینده مطلوب و پاسخی به این پرسش است که ما می خواهیم چه چیزی را خلق کنیم. برخی چشم انداز چیزی نزدیک شبیه آینده پژوهی می دانند. ماینز چشم انداز مستلزم طرحی کلان از آینده ای مبهم می باشد. ملاساکا نیز یک تعریف جامعه شناسی از چشم انداز ارایه می کند: چشم انداز یک ابزار موثر برای به جنب و جوش و تحرک در آوردن انسان ها و جوامع است. یکی از علائم موفقیت چشم انداز این است که همه افراد یک جامعه آن را بشناسند و نسبت به آن احترام قائل باشند مانند پرچم کشور خود. وارن درکتاب راهبردهایی برای رهبران چشم انداز را به عنوان مفهوم اصلی نظریه راهبری خود قرار می دهد و معتقد است که چشم انداز باید اثربخش باشد و موجب بهبودی وضع آینده شود.

در تدوین چشم انداز، سه حیطه مورد توجه است: ابتدا روش چشم اندازهای گذشته مورد بررسی قرار می‌گیرد. شناخت وضع حال مرحله دیگر است و در نهایت داشتن بینش وسیع نسبت به آینده نیز شرط دیگر تدوین چشم انداز است. چشم انداز از حیث ماهیت دو هدف عمده را دنبال می کند

۱- هویت بخشی

۲- امید آفرینی و الهام بخشی

چشم‏اندازها از ظرفیت شناسایی دانه‏های ریز تغییر ناشی می‌شوند که در خاک گذشته و حال مدفون شده‏اند. افزون بر این، چشم‏اندازها خلق آینده‏ای را میسر می‏سازند که با زمان حال تفاوت دارد، هر چند که دانه‏های آن در زمان حال پنهان شده‏ باشد. به عبارتی دیگر، چشم‏اندازها تغییراتی را که پیش‏ از این، در زمان حال روی داده‏اند، شناسایی می‏کنند و آن‏ها را به عنوان واقعیات آینده در نظر می‏گیرند. چشم‏اندازها از قابلیت و ظرفیت شنیدن، جستجو و توجه به آنچه که پیش از این وجود داشته است، متولد می‌شوند، اما ممکن است هنوز هم به طور کامل مشهود نباشند و پس از این گسترش یابند. چشم‏اندازها وابسته و هم بسته به افرادی هستند که دانه‏های تغییر را با خود حمل می‏کنند و مقوله‌ای مجرد و انتزاعی نیستند. توانایی شکوفاسازی دانه‏های تغییر و توسعه‏ی چشم‏اندازها حتا مهم‏تر از ظرفیت تجزیه و تحلیل آینده است. به عنوان نمونه هنگامی که یک عنصر مهم تغییر (مانند چرخه‏‌های متفاوت حیات) توسعه می‏یابد، ممکن است افرادی که درگیر آن هستند تنها شاهدان آن باشند ممکن است و نتوانند کاری برای اثرگذاری در آن انجام دهند و از وقوع آن آگاه نیز نشوند. در این صورت، افراد دیگر بخشی از فرایند به شمار نمی‌آید و حق انتخاب نخواهند داشت، بلکه تنها باید آن را بپذیرند. این فرایند ادامه می‌یابد و خود را نیز تقویت می‌کند، زیرا هر اندازه تعداد کمتری بتوانند انتخاب کنند، تغییر هدایت شده نیز در حد کمتری به عنوان جزیی از فرایند خود را نشان خواهد داد. در مقابل تصور مقوله‌ای که آن را دانه‏های تغییر می‌نامیم بسیار مهم است. دانه‏های تغییر در حقیقت جنبه‏های جامعه‏ای هستند که در فرایند توسعه قرار دارد و نیازمند گونه‏های جدیدی از درک، فراتر از سطوح خردمندانه و کاری رایج در ارتباط با ابتکار و انگیزه هستند. ذهن ناخودآگاه اغلب درکی را فراهم می‏سازد که حتی با وجود آشکاری اندک در آن، باز هم نسبت به ادراکاتی که به وسیله‏ی تحلیل منطقی حاصل می‏شوند، غنی‏تر است.

تاثیر جهانی شدن بر بعد محتوایی

یکی از مسایل پیش روی مجالس قانون گذاری، داشتن درک به هنگام از تحولات جهانی و آشنایی با عدم قطعیتهای جهانی شدن برای فردا است. چرا که جهانی شدن در بعد محتوایی شامل پیامدها و تاثیرات عمیق و تحول سازی است از جمله: "وابستگی متقابل کشورها" [۳] به یکدیگر و لزوم پایش و پویش مستمر محیط جهانی.

جهانی شدن باعث می شود تا جهان بصورت کلیت واحدی درآید که هر گونه کم و زیادی در هریک از اجزا آن بر سایر اجزاء متشکله تاثیر می گذارد. بنابراین تصمیم سازان باید متوجه واقعیتهای بین المللی و جهانی باشند. محیط دور و نزدیک بصورت مستمر پویش و پایش گردد وفرصت ها و تهدیدها لازم است دائماً ارزیابی شود.

  1. همکاری های بین المللی لزوم ارتقاء قابلیت مذاکره و همکاری در سطح کلاس جهانی

جهانی شدن موجب گسترش همکاری های بین المللی از قبیل اکو، آسه آن، نفتا، و غیره می شود. این همکاری ها باعث می شود که قلمرو فعالیت سازمانی فراتر مرزهای ملی رود. بنابراین مدیران باید نسبت به زمینه های اقتصادی، حقوقی، قانونی و فرهنگی کشورهای هم پیمان آگاهی کسب نمایند.

  1. تقارب و تنوع فرهنگی

جهانی شدن از یک طرف موجب هم‌گرایی و تقارب فرهنگها می شود ولی از طرف دیگر باید تنوع فرهنگی را نیز مورد توجه قرار داد." در واقع آن دسته از رفتارهای بشری که بیشتر تحت تاثیر ویژگی های ذاتی هستند تا محیطی سبب تقارب و تشابه فرهنگی می شوند و تنوع و تفاوت فرهنگی از موقعیتهای زمانی و مکانی در جوامع گوناگون نشات می گیرند " [۴]. آگاهی از تقاربها و تفاوتهای فرهنگی برای مدیران سازمان هایی که در عرصه جهانی شدن قرار دارند یک ضرورت است. در جهانی شدن فرهنگی که مشخصه دیگر هنجاری نظام بین‌الملل است روندهای آینده به شدت در جهت یکسان‌سازی فرهنگی به معنی حرکت به سوی الگوی فرهنگی واحد و یکپارچگی فرهنگی جهان دارد. گرچه در سال‌های اخیر ساختارهای اقتصادی (نظام اقتصاد سرمایه‌داری) و فرهنگی (ایدئولوژی لیبرالیسم) حاکم بر نظام بین‌الملل نیز با چالش‌های مهمی مواجه شده‌اند.

مولفه‌های شکل‌دهنده آینده

روندها، رویدادها، تصورات و اقدام‌ها، چهار عامل و مولفه‌ی شکل‌دهنده و ترسیم‌‌گر آینده‌ی جهان هستند. «روند»، به پیوستگی تاریخی و زمانی اشاره دارد و «رویداد»، بر گسستگی‌های تاریخی تاکید می‌کند. روند ترسیم تغییرات منظم داده‌ها یا پدیده‌ها در گذر زمان است. روندها از گذشته آغاز می‌شوند و تا آینده ادامه می‌یابند؛ اما برخلاف روندها، رویدادها برآیند پیشامدها یا رخدادها هستند که به‌شدت بر روندها و به‌صورت کلی بر آینده، تاثیر می‌گذارند.

«تصورات»، برآیندی از برداشت یا خواست افراد و گروه‌های گوناگون از آینده است و سرانجام، «اقدام‌ها» برپایه‌ی تصورات بازیگران گوناگون از آینده شکل می‌گیرد. تصورات به شیوه‌های گوناگونی مانند سخنرانی‌ها، گفت‌وگوها و سناریوها انتشار می‌یابند.

نخستین گام آینده‌پژوهان برای مطالعه‌ی آینده در هر حوزه‌ای، شناسایی و تحلیل روندهای جهانی است. در اینجا، نکته‌ی در خور توجه آن است که برای بررسی روندهای جهانی باید با نگاه به حوزه‌ی مورد مطالعه در فرایند آینده‌پژوهی، روندهای مناسب را گزینش کرد. روندهای جهانی، چارچوب و قلمرو گام‌های بعدی فرایند را تعیین می‌سازند. رویکرد اصلی در شناسایی و تحلیل روندها، تحلیل تاثیر متقابل آن‌ها بر حوزه‌ی مورد مطالعه است.

آینده‌پژوهان برای شناسایی و تحلیل روندها، روش‌شناسی و الگوهای گوناگونی ارایه کرده‌اند. یکی از مشهورترین الگوهای دسته‌بندی روندها STEEP است که سرواژه‌ی پنج واژه‌ی اجتماعی [۵]، فناورانه [۶]، اقتصادی [۷]، زیست‌محیطی [۸] و سیاسی [۹] است؛ اما در هر پژوهش آینده‌پژوهانه، با توجه به رویکرد و شرایط و ویژگی‌های حاکم بر جامعه‌، تلاش می‌شود در کنار بهره‌گیری از روش‌ها، رویکردها و الگوهای موجود، با یک روش‌شناسی جدید و بومی، روندها شناسایی، دسته‌بندی و تحلیل شوند.

سنجه‌ها و شاخص‌های تعیین اولویت روندها نیز بر پایه‌ی دیدگاه‌های صاحبنظران گزینش می‌‌‌شود با توجه به این مساله، در قالب الگوهای گوناگون، روندهای تاثیرگذار شناسایی و از میان آن‌ها، روندهای سازگار با شرایط محیطی و بومی جامعه گزینش می‌شوند. البته باید توجه داشت که پایش روندهای تاثیرگذار بر هر حوزه‌ا‌ی نیازمند پایش پیوسته‌ی روندها در تمامی حوزه‌های هم‌بسته با آن است و نیازمند ساختار و سازوکار ویژه‌‌ی خویش است.

دسته‌بندی‌هایی نیز که از روندها یا مهم‌ترین روندهای هر حوزه ارایه می‌شوند، تفاوت فراوانی با یکدیگر دارند، زیرا دیدگاه کارشناسانی که گردآور‌‌ی و تحلیل روندها را برعهده دارند، با یکدیگر متفاوت است و شیوه‌‌ی کاربرد، حوزه‌ی پژوهش و عوامل دیگری در گزینش و رتبه‌بندی روندها وجود دارد که به گستردگی و تنوع دیدگاه‌ها منجر می‌شود.

به اعتقاد اغلب آینده‌پژوهان، جهانی‌شدن مهم‌ترین روند آینده است و در حال حاضر، بیشترین توجه آینده‌پژوهان را به خود اختصاص داده است. امروزه جهانی‌شدن در تمامی مطالعات آینده‌پژوهی از اهمیت شایانی برخوردار شده است. به عبارت دیگر، جهانی‌شدن مهم‌ترین مقوله‌ی مورد مطالعه‌ی آینده‌پژوهان است و مطالعه‌ی آینده از مسیر جهانی‌شدن می‌گذرد.

جهانی‌شدن به‌عنوان مقوله‌‌ای که توسط جریان نامحدود اطلاعات، ایده‌ها، ارزش‌های فرهنگی، سرمایه‌ها، کالا و خدمات و… ایجاد خواهد شد و با رشد تجارب و سرمایه‌گذاری جهانی که توسط شرکت‌های بزرگ جهانی و سازمان‌های غیردولتی بین‌المللی باعث توسعه روابط سرمایه‌داری در سطح جهان می‌شوند اما هم‌زمان کشورهای از این فرایند بیرون خواهند ماند و این از مکان‌های درگیری و منازعه آینده خواهد بود.

روند جهانی‌شدن افزون بر خلق روندهای دیگر سبب تغییر در ساختار حاکمیت ملی (دولت‌‌ملت‌ها) و نیز روابط بین‌الملل خواهدشد، بدین‌معنا که دولت‌ها به‌عنوان مهم‌ترین سازمان سیاسی، اقتصادی و امنیتی باید به چالش‌های مدیریتی ایجاد شده توسط جهانی‌‌شدن بپردازند تا بتوانند بامدیریت ارتباطات با سازمان‌های غیردولتی، شبکه‌های جهانی تروریستی، گروه‌های قوی و مذهبی به‌صورت اثربخش اقدام کنند تا بتواند به شکل‌دهی یک سازوکار مشارکت با سایر دولت‌‌ملت‌ها اقدام به گسترش دموکراسی در سطح جهان کند. از سوی دیگر عدم توانایی کشورهای در حال توسعه در توسعه‌ی دانش حاکمیتی باعث عقب‌ماندگی آن‌ها از مزایای جهانی شده و به دلیلی برای منازعات آینده بدل خواهند شد.

روند جهانی‌شدن

جهانی‌شدن به احتمال فراوان، بخشی عمده از آینده‌ی جهان خواهد بود؛ جهانی‌شدن، جریانی فراگیر از درهمکردها و پیوندهای پیچیده است که خط سیر آن را می‌توان در گسترش ارتباطات، فناوری، سرمایه، دارایی‌ها، خدمات و حتا عملکرد انسانی مشاهده کرد. جهانی‌شدن، روندی فراگیر و همه‌جانبه است و همچون نیرویی پیشران عمل می‌‌کند که سمت و سوی جریان‌های مهم دیگر را در جهان آینده تا سالهای آینده تعیین خواهد کرد. با این حال، جهانی‌شدن پدیده‌ای پویا است. بازیگران دولتی و غیردولتی (شامل شرکت‌های خصوصی و سازمان‌های غیر دولتی [۱۰]) نیز با نگاه به روند جهانی شدن و تحلیل پیامدهای آن، برای جهت‌‌دهی به جهان آینده‌ی خود می‌کوشند.

افزون بر این، امکان آن وجود دارد که روند جهانی‌شدن در آینده دستخوش کندی شده و یا حتا از حرکت بازایستد، چنان‌که در سال‌های پایانی سده‌ی نوزدهم و سال‌های آغازین سده‌ی بیستم میلادی، جنگ‌های فاجعه بار به میزان درخور توجهی سبب تاخیر در این روند شدند.

با چشم‌پوشی از چنین رویدادهایی، احتمال‌های زیر در ارتباط با روند آینده‌ی جهانی‌شدن درخور توجه هستند:

  • اقتصاد جهان به رشد فزاینده‌ی خود ادامه می‌دهد و پیش‌بینی می‌شود سرمایه‌ی جهانی حدود ۵۰ درصد رشد داشته باشد.
  • گروه‌ها و کشور‌هایی بیشترین سهم از منافع جهانی‌شدن را خواهند داشت که بتوانند دسترسی و سازگاری بیشتری با فناوری‌های نوین داشته باشند.
  • چین و هند از شرایط لازم برای تبدیل شدن به قطب‌های فناوری در جهان آینده برخوردار هستند و حتی کشورهای دیگری در شرق قدرتهای توسعه یافته آینده پیش بینی می شوند و دولتهای ضعیف‌تر نیز با یاری فناوری‌های ارزان، خواهند توانست هرچند با شتاب کمتر توسعه‌ی چشمگیری داشته باشند.
  • شرکت‌ها و بنگاه‌های بیشتری به روند جهانی‌شدن می‌پیوندند و آن‌هایی که در عرصه‌ی جهانی از پیشینه و میدان عمل گسترده‌تری برخوردار باشند، توسعه و تولید گوناگون‌تر و بیشتری خواهند داشت. این رویداد در آسیا قدرتمندتر از غرب خواهد بود، اما شرکت‌های بزرگ چندملیتی کنونی را نیز دربرخواهد گرفت که دور از نظارت دولت‌ها، کارگزاران کلیدی عرصه‌ی اقتصاد و توسعه‌ی جهان آینده هستند.
  • رشد روزافزون تقاضا برای مواد اولیه و به‌ویژه نفت، موجب می‌شود که قطع عرضه یا کاهش این فراورده، یکی از ناپایداری‌ها و عدم قطعیت‌های کلیدی آینده تبدیل شود.

حدس آینده پژوهانه بر پایه روندها ی کنونی و آینده نشان می دهد که پدیده‌ی جهانی‌شدن نیز همچون دگرگونی‌های سرمایه‌داری در سده‌های نوزده و بیست میلادی، با دگرگونی‌هایی مواجه خواهد بود. در حالی که پیشروترین ملت‌های امروز، هم‌چنان نیروهای مهم در گردش سرمایه، فناوری و کالاها هستند، اما به نظر می‌رسد جهانی‌شدن در بیست سال آینده به‌صورت عمده، "چهره‌ای غیرغربی" داشته باشد. صاحب نظران در امور بین الملل بر این نکته اذعان دارند که شرایط جهانی و تحولات سیاسی – اقتصادی و امنیتی حاکم بر جهان، آینده را در معرض باز مهندسی جدیدی از جایگاه قدرت در نظام بین الملل قرار داده است. از منظر آینده پژوهی مروری بر ظهور قدرتهای نوظهور چون جمهوری اسلامی به عنوان پیشران تاثیر گذار بر تحولات و آینده رویدادها و همچنین فعال شدن عدم قطعیتهای کلیدی، باور به شکل گیری مهندسی جدید را بیش از هر زمان دیگری تقویت می کند. مساله این است که قدرت آینده در این باز مهندسی قدرت جهانی بسیار متفاوت خواهد بود و به اعتراف بسیاری از صاحب نظران و تحلیلهای واقع بینانه حکایت از تغییر بنیادی در مهندسی قدرت آینده خواهد داشت. در این رابطه قراین و شواهد در خصوص شکل گیری حرکتهای ضد آمریکایی در جهان، روندها و رویدادهای جاری ضد آمریکایی و همپیمانان آنها، افکارعمومی ملتها، شکل گیری جبهه مقاومت با حمایت و هدایت ایران و حضور قدرتهای رقیب منطقه ای و جهانی علایم و نشانه های از تحولات آینده جهانی را نشان می دهد. مفروض این است که مقوله قدرت از جهات مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی با چالشهای نو ظهوری مواجه خواهد بود که این چالشها از جنبه های متعددی قابل تحلیل و توجه است. از حیث ضعف امکانات ساختاری، بروز شکافهای درون حاکمیتی و مشکلات امنیتی - اجتماعی، تهدیدهای اقتصادی در سطح داخلی و بین المللی، ظهور قدرتهای رقیب اقتصادی _ سیاسی همچون چین، هند، روسیه و … که تهدید جدی می باشند.

از سوی بیشترین افزایش جمعیت و تقاضای مصرف در ۲۰ سال آینده به‌طور عمد ه، در کشورهای در حال توسعه‌ی امروزی- به‌ویژه چین، هندوستان و اندونزی- پدیدار خواهد شد و شرکت‌های چندملیتی برخاسته از کشورهای توسعه‌یافته‌ی کنونی، سناریوها و رویه‌های تجاری خود را با تقاضاهای برآمده از آن فرهنگ‌ها سازگار خواهند کرد.

در حال حاضر، نزدیک به دو سوم جمعیت جهان در کشورهای وابسته به اقتصاد جهانی زندگی می‌کنند. در سالهای آینده، شکاف میان کشورهای جهانی‌شده - از دیدگاه اقتصادی، فناورانه و اجتماعی- و کشورهای توسعه‌نیافته، بسیار چشمگیر می‌شود. از این رو، به نظر می‌رسد در سالهای آینده تضادها و عدم قطعیت‌های جهان جهانی‌شده بسیار فراتر از اندازه‌ی کنونی خواهد بود.

و از سویی حجم مبادلات و روابط تجاری و اقتصادی، با چشم‌پوشی از فاصله‌ی فیزیکی بین کشورها، به گسترش خود ادامه خواهد داد و موجب شکل‌گیری و ارتقای زندگی روزانه‌ی میلیون‌ها نفر خواهد شد. یک ویژگی کلیدی جهانی‌شدن، فراملی شدن بازارهای کالا، خدمات و کار خواهد بود.

جهانی‌شدن، مشتریان و عرضه‌کنندگان را با وجود پراکندگی جغرافیایی، یکپارچه خواهد ساخت. این واقعیت، پیشرانی برای افزایش رشد اقتصادی و منبعی مخاطره‌پذیر خواهد بود، زیرا بازارهای منطقه‌ای، گرفتار نوسان‌های ناپایدارکننده‌ی بیشتری در اقتصاد گسترده‌ی جهانی خواهند شد. این پیامدها با رشد و توسعه‌ی پرشتاب ارتباطات راه دور جهانی، آسان‌تر خواهد شد، زیرا رشد سریع ارتباطات، منجر به پیدایش محیط اطلاعاتی فراگیری می‌شود که در آن، بیشتر جمعیت جهان تمام وقت برخط [۱۱] خواهند بود. هم‌چنین، نیروهای بازار، به‌ویژه در حوزه‌ی کار، برندگان و بازندگانی در اقتصاد جهانی پدید خواهند آورد. این نیروها برپایه‌ی قانون‌های بسیار بی‌رحمانه‌ی عرضه و تقاضا حرکت خواهند کرد. در نتیجه، زندگی شکلی رقابتی، پویا و سیال خواهد داشت.

از دیدگاه اجتماعی، تشکل‌های ساده‌تر سیاسی، فرهنگی و اقتصادی افزایش خواهند یافت که موجودیت آن‌ها به میزان چشم گیری زیادی مجازی است. در چنین گروه‌هایی، اعضا با یکدیگر در ارتباط هستند؛ اعضایی که با وجود پراکندگی فیزیکی، منافع یکسانی دارند و خواهان دستیابی به مزیت رقابتی از راه انجمن‌ها و تشکل‌ها هستند.

از دیدگاه سیاسی، جهانی‌شدن موجب افزایش سطوح و وابستگی دوسویه بین کشورهایی خواهد شد که به شکل فزاینده‌ای در اقتصاد جهانی ادغام و یکپارچه می‌شوند. گرچه استانداردهای زندگی بسیاری از مردم کشورهای در حال توسعه و توسعه‌نیافته در پانزده سال آینده افزایش خواهد یافت، اما با وجود این، در سالهای آینده درآمد سرانه در بیشتر کشورها قابل مقایسه با کشور‌های غربی نخواهد بود. سال‌ها قبل در گزارش مشهور اقتصاددانان «گلدمن ساچ» به این موضوع اشاره شده بود که ظهور قدرت‌های نوظهور اقتصادی به عنوان رقبای جدی آمریکا در آینده نزدیک یکی از ابعاد افول هژمونی آمریکا، است. مطابق این گزارش چین در سال ۲۰۲۷ جایگزین اقتصاد آمریکا می‌شود و گروه «بریکس» [۱۲] تا سال ۲۰۳۲ اقتصادی بزرگ‌تر از گروه «جی ۸» خواهند داشت (آهویی و حسینی، ۱۳۹۵: ۵۲- ۵۱). کریستوفر لین از تحلیلگران برجسته سیاسی و عضو هیئت علمی دانشکده خدمات دولتی در دانشگاه تگزاس است. لین علاوه بر ده‌ها عنوان مقاله پژوهشی در مجلات معتبر علمی و پژوهشی درباره موضوعاتی مانند هژمونی امریکا، ائتلاف ناتو، سیاست آمریکا بعد از جنگ‌های جهانی، سیاست آمریکا در عراق و … به چاپ رسانده است. کریستوفر لین در مقاله‌ای که در اندیشکده چتم‌هاوس منتشر شده توضیحات مفصلی درباره عوامل و ریشه‌های افول هژمونی آمریکا ارائه کرده است. وی ظهور چین را نخستین و مهم‌ترین عامل در این افول می‌داند. لین نوشته است: «امروزه ستون‌های نظامی، اقتصادی و سازمانی که نگهدارنده پکس آمریکانا (سلطه آمریکا) بوده‌اند توسط چین به چالش کشیده شده‌اند.» او درباره افول قدرت نظامی آمریکا نوشته چین در این حوزه فاصله‌اش با آمریکا را کمتر کرده. لین به نقل از اندیشکده رند نوشته بین سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۳۰ ساختار نظامی چین در زمینه‌های مانند دکترین، تجهیزات، پرسنل و آموزش تقریباً با آمریکا برابری خواهد کرد. در تحلیل این اندیشکده همچنین پیش‌بینی شده سلطه نظامی آمریکا بین همین سال‌ها در آسیای شرقی به شدت کاهش خواهد یافت.

لین معتقد است در طول دهه گذشته نشانه‌های کاهش قدرت اقتصادی آمریکا و از سوی دیگر افزایش قدرت اقتصادی چین بیشتر از آن بوده‌اند که بتوان آنها را نادیده گرفت. از زمان شروع دوران رکود بزرگ، چین به طور مستمر در زمینه صادرات، تجارت و تولید جزو کشورهای رده بالا بوده است. سال ۲۰۱۴ بانک جهانی با اعلام اینکه چین به بزرگترین اقتصاد دنیا تبدیل شده، جهان را شگفت‌زده کرد.

از دیدگاه کارشناسان، چین چهل سال دیگر زمان نیاز دارد تا به درآمد سرانه‌ای برابر با نرخ‌های جاری موجود در اقتصادهای توسعه‌یافته دست یابد. در گزارش «روندهای استراتژیک آینده‌ای که امروز شروع شده است» به این موضوع اشاره شده است که طی سی سال آینده، جهان چندقطبی توسعه خواهد یافت که در آن نظم بین‌المللی لیبرال کنونی و نهادهای آن تحت فشار بیشتری قرار خواهد گرفت. قدرت اقتصادی از اقیانوس اطلس به اقیانوس آرام منتقل خواهد شد و احتمالاً تا سال ۲۰۵۰ اقتصاد چین و هند از آمریکا فراتر خواهد رفت ( Global Strategic Trends the Futures Starts Today, 2018 p 105). همچنین بر اساس گزارش «روندهای جهانی ۲۰۲۵؛ یک جهان متحول شده» [۱۳] اگر روندهای کنونی ادامه یابد تا سال ۲۰۲۵ چین بزرگ‌ترین اقتصاد جهان و یک قدرت نظامی برجسته و همچنین بزرگ‌ترین واردکننده منابع طبیعی خواهد شد. چین پرجمعیت‌ترین کشور در جهان با حدود یک میلیارد و چهارصد میلیون جمعیت است، همچنین از نظر وسعت، دومین کشور بزرگ دنیا است. چین با داشتن مزایای ژئوپلیتیکی چون عضویت دائم در شورای امنیت، برخورداری از بازدارندگی هسته‌ای و داشتن قدرت نظامی عظیم و بزرگ‌ترین ارتش دنیا توانایی ایجاد تغییر در ساختار نظام قدرت بین‌الملل را دارد. اکنون چین به یکی از قدرت‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی عمده جهان تبدیل شده است (یزدانی و دیگران، ۱۳۹۶: ۷۷). از نظر بسیاری از تحلیل‌گران از جمله کشورهایی که توانایی ایجاد یک‌قطب و به چالش کشیدن ابرقدرتی آمریکا را دارد کشور چین است. بنابراین، رشد چین در آسیا یکی از چالش‌های عمده ایالات‌متحده خواهد بود.

شکل ۱. نمای رشد اقتصادی هند و چین

از سویی دیگر، کشورهایی که به اقتصاد جهانی نپیوسته‌اند، هم‌چنان با دشواری روبه‌رو خواهند بود. حتی خوش‌بینانه‌‌ترین پیش‌بینی‌ها نشان از آن دارند که رشد اقتصادی برآمده از پدیده‌ی جهانی‌شدن در آینده، بسیاری از کشورها را در فقر غوطه‌ور خواهد ساخت.

بیشترین مزایای جهانی‌شدن از آن کشورها یا گروه‌هایی خواهد بود که امکان دستیابی و سازگاری با فناوری‌‌های نوین را فراهم سازند.

تحلیل روند جهانی‌شدن

رویداد‌های گوناگونی بر پدیده‌ی جهانی‌شدن تاثیری شگرف دارند و آهنگ جهانی‌شدن نیز با توجه به رویدادهای گوناگون فراز و فرود خواهد داشت. برای مثال‌، می‌توان به رویداد یازدهم سپتامبر اشاره کرد که پس از آن، روند جهانی‌شدن کاهش چشمگیر داشت. روندهای دیگری که در برخی از مناطق در حال شکل‌گیری است، چالشی بر سر راه جهانی‌شدن یا کندکننده‌ی آن است. در صورتی که روند منطقه‌گرایی در مناطق غیر اروپایی جهان نیز (برای مثال، آفریقا یا کشورهای عربی) افزایش یابد، روند جهانی‌شدن کند شده و یا حتی متوقف خواهد شد. برخی از رویکردها و کنش‌ها به تقویت و شتاب‌گیری روند جهانی‌شدن انجامیده و برخی دیگر کندی و حرکت وارونه‌ی آن را موجب می‌شوند.

برخی از کشورهای پیشرو و اغلب توسعه‌یافته که جهانی‌شدن مزایای فراوانی برای آن‌ها به همراه دارد‌، می‌کوشند از راه برخی پیمان‌ها و توافق‌های بین‌المللی، قانون‌هایی را تصویب کنند که موجب شتاب‌گیری روند جهانی‌شدن را فراهم سازد. در پی اقدام‌های این کشورها، سازمان‌هایی نیز شکل گرفته‌اند که وظیفه‌ی آن‌ها، تقویت این روند است. بارزترین نمونه‌ی این سازمان‌ها، «سازمان تجارت جهانی [۱۴]» است. برخی از شرکت‌ها در کشورهای توسعه‌یافته و پیشرو نیز که اغلب شرکت‌های چندملیتی هستند، با ایجاد نمایندگی، کارخانه، دفترهای فروش و جابه‌جایی‌های زیاد نیروی انسانی در کشورهای گوناگون، به شدت، روند جهانی‌شدن را تقویت کرده‌اند. فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز، به روند جهانی‌شدن شتاب بخشیده است.

در همین حال، عواملی که موجب کندی و وارونگی این روند می‌شوند، در رویارویی با عوامل فزاینده، آینده‌ی این روند را شکل می‌دهند. یکی از این عوامل بازدارنده، تفاوت‌های فرهنگی میان کشورها، منطقه‌ها، سازمان‌ها و شرکت‌های گوناگون است که گفت‌وگو و تعامل نیروهای انسانی در جوامع گوناگون را دشوار می سازد. ازسوی دیگر، برخی از کشورها بر این باور هستند که جهانی‌شدن به زیان آن‌ها بوده و تنها به سود کشورهای توسعه یافته است. تلاش و مقاومت این کشورها برای توقف روند جهانی‌شدن، چالش بزرگی در راه گسترش و نفوذ این کلان روند است. قدرت گرفتن بیشتر هم‌پیمانی‌های منطقه‌ای روند قدرتمندی است که جهانی‌شدن را با چالشی جدی روبه‌رو می‌سازد و حتی برخی از خبرگان، این روند را‌، روندی بدیل برای جهانی‌شدن می‌دانند.

جهانی‌شدن رویکردی فراتر از یکپارچگی اقتصادی در مقیاس جهانی است. این پدیده، دسترسی بی‌سابقه به ایده‌ها و اطلاعات را امکان‌پذیر می‌سازد. این جریان که بیشتر به‌کمک اینترنت شکل می‌گیرد، برای تمامی افراد در گوشه و کنار جهان امکان آن را فراهم می‌سازد که پیرامون باورها و دیدگاه‌ها و فرهنگ خود، بی‌واسطه تبادل نظر کنند. افزون بر این، انسان‌ها می‌توانند به درک مشترکی از رویدادها و پیشامدهایی که در جوامع خودشان یا دیگر جوامع در آن سوی جهان رخ می‌دهد، دست یابند. اینترنت، قوی‌ترین نیروی پایدار کننده و انقلابی در جهان امروز است و دیوارهای انزوا را که برخی از حکومت‌های قدرت‌طلب بنا کرده‌اند، درهم می‌شکند.

جهانی‌شدن موجب آسانی جابه‌جایی پول، کالا و انسان‌ها می‌شود و موجب می‌شود برخی از جنگ‌طلبان یا تروریست‌ها به آسانی از کشوری به کشور دیگر سفر کنند و خود نیز تبدیل به قدرت‌هایی فراملی شوند و از دیدگاه جغرافیایی تمرکز ویژه‌ای نداشته باشند.

برخی کشورهای ضعیف، در برابر جهانی‌شدن مقاومت می‌کنند که این واقعیت می‌تواند به درگیری‌های داخلی یا خارجی بیانجامد. حکومت‌های ضعیف، برای مقابله با پدیده‌ی جهانی‌شدن‌، وادار به اعمال زور در درون کشورهای خود می‌شوند و کیفیت زندگی در این کشورها، به صورتی روزافزون کاهش می‌یابد و منجر به نارضایتی و کشمکش‌های داخلی می‌شود.

برخی کشورها در رقابت برای جهانی‌شدن، برنده و برخی بازنده به شمار می‌آیند؛ کشورهای بازنده ممکن است به بهای از دست دادن بازارها، منابع و … شعله‌های درگیری را بیافروزند. تضادهای فرهنگی برآمده از گسترش فناوری‌های ارتباطات و اطلاعات به پیدایش و اوج‌گیری تفاوت‌های فرهنگی و کشمکش‌های برآمده از آن، می‌انجامد.

«جان مرشایمر» معتقد است اصلی‌ترین مسئله قرن بیست‌ویک ظهور چین است؛ زیرا این تحول بسیاری از معادلات امنیتی جهان را دگرگون خواهد کرد (کنفرانس امنیتی تهران، جلد ۲: ۳۲). «کیشور محبوبانی» کتاب خود را «نیمکره جدید آسیا: تغییر مقاومت‌ناپذیر قدرت جهانی به شرق» نامید. مارتین ژاک کتاب «هنگامی‌که چین برجهان حاکم است: پایان جهان غرب» را نوشت. این کتاب‌ها حاکی از روند اندیشیدن درباره چین به‌عنوان قدرت پیروزمند در سطح جهان از چند دهه پیش تا اکنون است. به اعتقاد ژاک نفوذ چین فراتر از حوزه اقتصادی خواهد بود و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خواهد داشت ( Chandra Ratha and Kumar Mahapatra, 2014: 1172).  هند نیز احتمالاً همچنان به رشد اقتصادی نسبتاً سریع خود ادامه خواهد داد و برای جهان چندقطبی که دهلی‌نو یکی از قطب‌ها باشد تلاش می‌کند ( Global trends 2025: 2008, p 12).

روسیه این پتانسیل را دارد که تا سال ۲۰۲۵ ثروتمندتر، قدرتمندتر و خوداتکاتر شود. همچنین انتظار می‌رود که قدرت سیاسی و اقتصادی سایر کشورها مثل اندونزی، ایران و ترکیه افزایش یابد Ibid, 64).  از طرفی می‌توان نقش مهم و تأثیرگذار جهان اسلام و بویژه جمهوری اسلامی ایران برای به چالش کشیدن نظام قدرت آمریکا را مطرح کرد؛ در دهه‌های اخیر گفتمان انقلاب اسلامی و محور مقاومت در نظام قدرت بین‌الملل ظاهر شد که با نقد و به چالش کشاندن اساس نظام بین‌الملل درصدد ارائه اهداف و راه‌کارهای جدید برآمد. بویژه با آغاز موج بیداری اسلامی در میان کشورهای مسلمان، جهانیان شاهد شکل‌گیری جریانی مهم در روابط بین‌الملل بودند که می‌تواند معادلات نظام سلطه را با تغییر مواجه کند. از طرفی گسترش موج استقلال‌طلبی در میان کشورهای در حال توسعه بویژه در منطقه آمریکای لاتین که اشتراکات راهبردی فراوانی با جمهوری اسلامی ایران در روابط بین‌الملل دارند سلطه آمریکا بر سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی را با چالشی جدی مواجه ساخته است و پیگیری انجام اصلاحات اساسی در ساختار نظام بین‌الملل در رأس برنامه‌های آن‌ها قرار دارد (مرکز بررسی‌های استراتژیک، ۱۳۹۲: ۳۵). اکنون افزایش تقابل آمریکا و ایران در منطقه و جهان نیز بر کاهش قدرت آمریکا تاثیر بسیار راهبردی و مهمی بر جا گذاشته است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همواره مبتنی بر امنیت‌سازی بدون مداخله قدرت‌های خارجی از جمله آمریکا بوده و حضور آمریکا را در منطقه تهدیدی برای منافع ملی خود و ملتهای منطقه ای می داند. در واقع ریشه‌های کشمکش میان ایران و آمریکا به دهه‌ها قبل برمی‌گردد که با کودتای ۱۹۵۳ شروع شد و با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ به نقطه اوج خود رسید. خصومت و رقابت بین ایران و آمریکا در طول دهه‌های بعد از وقوع انقلاب اسلامی باعث شده تا تنش‌ها و درگیری‌های نظامی بین ایران و آمریکا به عنوان یکی از شرایط محتمل بین دو کشور مطرح شود. در دهه ۱۹۸۰ حمایت آمریکا از عراق و در نهایت برخورد نظامی مستقیم آمریکا با ایران در اواخر جنگ تحمیلی از مهم‌ترین نمونه‌های وجود بسترهای درگیری بین دو کشور بوده است. به رغم کاهش تهدیدهای نظامی آمریکا علیه ایران در دهه ۱۹۹۰، در سال‌های پس از ۲۰۰۱ به خصوص بعد از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ شدت تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران افزایش یافت. دو کشور افزایش نقش دیگری در منطقه را در تضاد با امنیت و منافع ملی خود می‌دانند؛ مسائلی چون برنامه هسته‌ای ایران، حمایت ایران از سازمان‌هایی که واشنگتن آن‌ها را گروه‌های تروریستی می‌داند، مسائل مربوط به حقوق بشر و حمایت ایران از عراق، سوریه و یمن از جمله موارد مورد اختلاف میان دو کشور محسوب می‌شود ( Ghanem, 2016: 85).

مهم‌ترین مولفه‌های جهانی‌شدن

در این بخش مولفه‌های عمده‌ی جهانی‌شدن معرفی شده و تاثیرات هر یک از این مولفه‌‌ها بر جهان مورد تحلیل قرار گیرد. این مولفه ها چارچوبی مناسب برای تفکر در مورد آینده در اختیار قرار می‌دهد. چارچوبی که می‌بایست به صورت مداوم مورد بازنگری قرار گیرد و شرایط زمانی در آن لحاظ می‌شود.

  1. جمعیت

تحولات جمعیتی در آینده تقریباً همه جوانب زندگی و دنیای پیرامون ما را تحت‏تاثیر قرار داده و اثرات متعددی بر خرده نظام‏های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و محیطی بر جای می‌گذارد. از این رو، شناخت رفتار پویای جمعیت که با بررسی تعیین‌کننده‌ها و پیامدهای تغییرات در ساختار، توزیع و رشد جمعیت سروکار دارد، از اهمیت تحقیقاتی سیاستی زیادی برخوردار است. زیرا نه تنها روند و مسیر گذشته را نشان می‌دهد، بلکه دورنمایی از آینده تحولات جمعیتی را فراروی سیاست‌گذاران نشان می‌دهد و شناخت و درک مناسبی از فرصت‌ها و چالش‌های آینده فراهم می‌کند. این وضعیت می‌تواند به سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان کمک کند تا محیط و بستر مناسبی را برای بهره‌برداری از فرصت‌ها و مقابله با چالش‌ها ایجاد کنند.

در این رابطه برای شناسایی پیشران‌های کلیدی جمعیت از روش برون‌یابی روند [۱۵] تحولات جمعیت‌شناسی استفاده شد. نقطه‌ی آغازین در این روش، استفاده از روندهای کنونی و تعمیم آن به آینده است:

    • از دید جمعیت‌شناسی جمعیت جهان در سال ۲۰۱۵ معادل ۲/۷ میلیارد نفر است، که نسبت به سال ۲۰۰۰ معادل ۱/۱ میلیارد نفر به آن اضافه شده است.
    • ۹۵ درصد از جمعیت افزوده شده ۱/۱ میلیاردی به جمعیت کشورهای در حال توسعه افزوده می‌شود.همچنین جمعیت شهرنشین افزایش قابل توجهی می‌یابد. در مواجه با این شرایط عدم سیاست گذاری یکپارجه موجب نا کار آمدی سیاستها خواهد بود. تحوّلات جمعیّتی و ضرورت انطباق سیاست‌ها با این تحوّلات، بازخوانی سیاست‌ها را مهم می‌سازد.همچنین باید اذعان کرد که داده‌های جمعیّتی بنیان و پایه‌های اساسی سیاست‌گذاری موفّق در سایر حوزه‌ها هستند و تبعات منفی شکست سیاست‌های جمعیّتی به حوزه‌های سیاستی دیگر سرایت خواهد کرد. این در حالیست که تعدّد نهادهای مداخله‌کننده در حوزه مسایل جمعیّتی و حتّی در سیاست‌گذاری جمعیّت و به تبع آن تعدّد اسناد سیاستی در این حوزه، مخاطره عدم انسجام و حتّی تعارض این سیاست‌ها را در عمل به وجود می‌آورد. و مانع توفیق سیاست گذاری یکپارچه در حوزه جمعیتی است.

پیشران‌های عمده‌ی آینده در این حوزه عبارتند از:

    • در تعدادی از کشورهای در حال توسعه، این روند با گسترش حجم جمعیت نیروی کار و کاهش افزایش ناگهانی تعداد جوانان توام می‌شود. افزایش پتانسیل رشد اقتصادی و پایداری سیاسی از نتایج این روند است.
    • در کشورهای توسعه یافته و تعدادی از کشورهای نوپدید شاهد کاهش نرخ رشد جمعیت و هم‌چنین افزایش شمار سالمندان خواهیم بود که این روند با روند افزایش وضعیت بهداشت و خدمات بازنشستگی ترکیب و تقویت می‌شود. در کشور ایران نیز، بررسی هرم سنی جمعیت ایرانیان از سال ۱۳۳۵ به بعد و برآورد آن برای سالهای ۱۴۰۴ و ۱۴۲۹ مبین گرایش جمعیت ایران به سوی فرآیند سالمند شدن در آینده است. امری که در صورت حادث شدن می تواند تبعات نامطلوبی را بر عرصه های مختلف کشور بگذارد. از اینرو شناخت این پدیده و عوامل موثر برآن، به منظور برنامه ریزی در جهت به حداقل رساندن وقوع آن و کمینه کردن اثرات آن امری ضرورتی غیر قابل اجتناب است.
    • کاهش نرخ زاد و ولد: شدیدترین میزان کاهش باروری و سریع نرین نرخهای سالخوردگی جمعیت در کشورهای درحال توسعه در حال رخ دادن است. در ایران نیز کاهش چشمگیر نرخ باروری در دهه ی هفتاد و تداوم و تشدید آن در دهه هشتاد ترکیب سنی جمعیت را در آینده ی نزدیک سالخورده می کند.
    • عدم سیاست گذاری یکپارجه اهمیّت و جایگاه سیاست‌گذاری مؤثّر و کارآمد به عنوان یک منبع و ویژگی نهادی در کشور ما آنچنان‌که باید شناخته نشده است و از آن مهم‌تر، فایده‌مندی بازخوانی و مرور سیاست‌های جاری از منظر کیفیّت سیاست‌گذاری مورد غفلت واقع شده است. در حوزه سیاست‌های جمعیّتی این موضوع از اهمیّت ویژه‌ای برخوردار است. تحوّلات جمعیّتی و ضرورت انطباق سیاست‌ها با این تحوّلات، بازخوانی سیاست‌ها را سودمند می‌سازد.همچنین باید اذعان کرد که داده‌های جمعیّتی بنیان و پایه‌های اساسی سیاست‌گذاری موفّق در سایر حوزه‌ها هستند و تبعات منفی شکست سیاست‌های جمعیّتی به حوزه‌های سیاستی دیگر سرایت خواهد کرد. این در حالیست که تعدّد نهادهای مداخله‌کننده در حوزه مسایل جمعیّتی و حتّی در سیاست‌گذاری جمعیّت و به تبع آن تعدّد اسناد سیاستی در این حوزه، مخاطره عدم انسجام و حتّی تعارض این سیاست‌ها را در عمل به وجود می‌آورد. و مانع توفیق سیاست گذاری یکپارچه در حوزه جمعیتی است.
    • از دیگر پیشرانهای موثر بر سالخوردگی جمعیت می توان به موارد زیر اشاره کرد.
    • افزایش بهداشت و رفاه اجتماعی؛
    • کاهش نرخ ازدواج؛
    • بالارفتن سن ازدواج؛
    • تغییر ارزشها و نگرشهای مذهبی؛
    • کاهش مرگ و میر؛
    • تغییر سبک زندگی؛
    • افزایش نرخ طلاق؛
    • مشکلات اقتصادی؛
    • جامعه در حال التهاب (عدم ثبات)؛
    • توسعه شهرنشینی؛
    • توسعه فناوریها.

۲. منابع طبیعی و محیط‌زیست

اصولاً ژئوپلیتیک این موضوع را بررسی می‌کند که «چگونه عوامل جغرافیایی مثل سرزمین، جمعیت، موقعیت راهبردی و منابع طبیعی، محیط زیست بر روابط کشورها و تلاش آن‌ها برای کسب قدرت و استیلا بر دیگران مؤثر است». در چار چوب محیط زیست عواملی همچون تغییر آب و هوا، دسترسی به آب و غذا و منابع طبیعی به احتمال زیاد در آینده بلندمدت بسیار تأثیرگذار خواهد بود و مسائل زیست‌محیطی در آینده از اهمیت راهبردی برخوردار خواهد شد. در خصوص پیامدهای گسترده و اجتناب‌ناپذیر چالش‌های زیست‌محیطی می‌توان گفت که این مسائل از موضوعی درجه دوم و تزیینی به موضوعی اساسی در منطقه تبدیل‌شده‌اند.

مهم‌ترین پیشران‌ها در این بخش عبارتند از:

  • در چشم انداز به آینده تولید مواد غذایی به اندازه‌ی رشد جمعیت جهانی خواهد بود، اما ضعف در شبکه‌ی توزیع، فقدان پایداری سیاسی و فقر تاریخی در بخش‌هایی از کشورهای جهان که فاقد امکانات توسعه ای هستند و از جمعیت بالایی برخوردارند همچنان منجر به سوء تغذیه می‌‌شود.
  • در بخش انرژی نیز با وجود رشد ۵۰ درصدی در تقاضای انرژی در جهان، منابع طبیعی انرژی همچنان پاسخ‌گوی تقاضا خواهند بود. بر اساس تخمین‌ها ۸۰ درصد از نفت و ۹۵ درصد از گاز طبیعی تاکنون استخراج نشده است.

برخلاف غذا و انرژی، بحران آب و تخصیص آن، چالش‌هایی را برای کشورهای خاورمیانه، صحرای آفریقا، جنوب آفریقا و شمال چین ایجاد می‌کند و تنش‌های منطقه‌ای در مورد آب به اوج خود می‌رسد. امروز آب به عنوان یک موضوع دارای ماهیت ژئوپلیتیکی بر روابط کشورها بسیار تأثیر است. در واقع محدودیت منابع آب شیرین در جهان و افزایش مصرف، موجب تبدیل شدن آب به موضوع رقابت کشورها و گروه‌های مختلف شده و نقش مهمی در شکل‌دهی به روابط اجتماعی و سیاسی دارد. امروز کمبود آب موجب به خطر افتادن معیشت بسیاری از انسان‌ها در کشورهای مختلف بویژه در مناطق خشک جهان شده است (مختاری هشی، ۱۳۹۲: ۴۹)

  • اگرچه خلیج فارس به عنوان بزرگ‌ترین و یگانه منبع نفتی جهانی باقی می‌ماند اما بازار انرژی به احتمال فراوان شامل دو الگوی متمایز منطقه‌ای می‌شود:
    1. در بخش اول بازار، مشتریان منابع نفتی خود را از منطقه آتلانتیک تامین می‌کنند، که ایالات متحده نیز جزء این بازار است.
    2. اما در بخش دوم بازار، مشتریان از منابع نفتی خلیج فارس تامین می‌شوند. مشتریان این بازار شامل کشورهای آسیایی به ویژه چین و هند (و افزایش تقاضای آنان در سال‌های آینده)، حوزه‌ی دریای خزر و آسیای مرکزی است.

در نهایت شماری از مهم‌ترین چالش‌های آینده زیست محیطی و جغرافیایی عبارتند از:

  • تشدید پدیده ریزگردها و طوفان شن
  • فقدان چشم‌انداز مدیریت منطقه ای و جهانی
  • خطرات ناشی از خشکسالی، بحران آب و احتمال تشدید منازعات مرتبط به کنترل منابع آبی؛
  • خشک شدن رودخانه‌ها، دریاچه‌ها و تالاب‌ها و خطرات زیست‌محیطی ناشی از آن؛
  • چالش‌های ناشی از تغییرات اقلیمی و افزایش گرمایش، انباشت آلودگی‌های زیست‌محیطی و ورود مواد آلوده به آب‌های بزرگ جهانی

۳. علم و فناوری

در سال ۱۹۸۵ تعداد کمی می‌توانستند تاثیرات انقلاب در فناوری اطلاعات را پیش‌بینی کنند. اما فناوری اطلاعات به‌عنوان سنگ‌‌بنای تجارت بین‌المللی و افزایش قدرت بازیگران غیر دولتی عمل کرد.

    • ادغام انقلاب کنونی در فناوری اطلاعات با زیست‌فناوری، مواد و فناوری نانو منجر به افزایش سرمایه‌گذاری در فناوری می‌شود، که منجر به افزایش انگیزه‌ی نوآوری در کشورهای توسعه یافته می‌شود.
    • تحول در هویت افراد ناشی از

الف: فنّاوری‌های شکل دهندۀ رفتار.

هوش مصنوعی به امکان کنترل کامل مغز انسان منجر خواهد شد. مغز انسان آخرین مرزهای آزادی نوع بشر هست و این تهدید ناشی از فناوری در آینده است. بازی‌های رایانه‌ای

ب: فنّاوری‌های شکل دهنده شخصیت

از مهمترین عوامل فناوری میتوان به تکامل هوش مصنوعی، رابط مغز-کامیپوتر و نسل ششم اینترنت ماهواره‌ای اشاره کرد

    • زیست‌فناوری باعث جهش در داروسازی می‌شود، که این امر افراد ثروتمند جهان را قادر می‌سازد تا وضعیت سلامت یا طول عمر خود را افزایش دهند. در همان زمان، اصلاح ژنتیکی قابلیت بهبود تغذیه یک میلیارد نفر از افراد دارای سوء تغذیه در سراسر جهان را ایجاد می‌کند.
    • جهش در فناوری مواد منجر به تولید گسترده محصولات چند منظوره، حافظ محیط زیست، بادوام و تطبیق‌پذیر و متناسب با نیازهای مشتریان خاص می‌شود.
    • دولت‌های ناراضی، تروریست‌ها، تولید‌کنندگان مواد مخدر و سازمان‌های جنایی با استفاده از مزایای محیط اطلاعاتی نوین و سایر توسعه‌هایی که در فناوری روی داده است، توانایی آن را می‌یابند که فعالیت‌های غیر قانونی خود را انجام دهند، این امر تهدیدی برای امنیت و پایداری جهان است.

۴. اقتصاد

با وجود آنکه منافع حاصل از جهانی شدن شامل حال تمامی جهان نمی‌شود، جهانی شدن منجر به افزایش پایداری سیاسی می‌‌شود. شبکه‌ی اقتصاد جهانی توسط جریان نامحدود اطلاعات، ایده‌ها، ارزش‌های فرهنگی، سرمایه‌ها، کالاها و خدمات و خود افراد پیش می‌رود. بر خلاف انقلاب صنعتی، فرایند جهانی‌شدن به صورت متراکم و فشرده‌ای انجام می‌گیرد. مهم‌ترین پیشران‌های اقتصاد جهانی شده از این قرار هستند:

    • رشد اقتصادی تحت تاثیر فشارهای سیاسی برای ارتقای استانداردهای زندگی، بهبود سیاست‌های اقتصادی، افزایش سرمایه‌گذاری و تجارت خارجی، انتشار فناوری اطلاعات و افزایش پویایی بخش خصوصی قرار می‌گیرد. اگرچه این امکان وجود دارد که تحت تاثیر عواملی همچون بحران‌های مالی یا توقف طولانی‌مدت تولید انرژی توسط تولید کنندگان، این نگاه خوش‌بینانه به صورت کامل محقق نشود.
    • جنگ اقتصادی در ابعاد مختلف فصل جدیدی از رقابتها و مناسبات جنگ نرم را ایجاد می کند. مفاهیمی چون تحریم اقتصادی و شکل گیری راهبردهایی چون اقتصاد مقاومتی برای استقلال سیاسی کشورها، ورود نهادهای مدرن اقتصادی در عرصه جهانی، ادغام کامل فناوری، علم با اقتصاد، شرایط جهانی را دستخوش تغییرات بنیادی قرار می دهد. تشکیل قطبهای جدید اقتصادی نیز پیش بینی هایی برای آینده است.
    • در آینده ساختار نظام بین‌الملل چندقطبی خواهد شد و آمریکا جایگاه قدرت هژمون در سطح جهان و منطقه را از دست می دهد. قدرت‌های بزرگی چون روسیه و چین قادر و مایل به تغییر ساختارها و تغییر وضعیت در منطقه بدون رضایت آمریکا می باشند. در سطح جهانی با کاهش ابرقدرتی آمریکا در ساختار نظام بین‌الملل، منطقه با یک ائتلاف جدید جهانی نیز مواجه خواهد شد، جریان جهانی به ایالات متحده و سایر کشورهای در حال توسعه فشار وارد می‌کنند. در چنین ساختاری ایران، روسیه و چین توان به چالش کشیدن و مخالفت با برنامه‌های راهبردی آمریکا در سطح جهان و منطقه را خواهند داشت. در این شرایط تلاشهای آمریکا با حمایت‌های نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک ائتلاف‌سازی با سایر بازیگران منطقه‌ای و در رأس آن‌ها عربستان سعودی با هدف محدود کردن قدرت جمهوری اسلامی ایران با شکست مواجه می شود. کشورها یا گروه‌هایی احساس می‌کنند که در صورت ترک و رها کردن گذشته به‌صورت جدی با رکودهای اقتصادی، ناپایداری‌های سیاسی و ناهمبستگی‌های فرهنگی روبرو می‌شوند. آن‌ها نوعی از ایدئولوژی، سیاست و قومی‌گرایی افراطی را پرورش می‌دهند که خشونت نیز همراه آن خواهد بود.

۵. حاکمیت ملی و بین‌المللی

دولت‌ها همچنان به عنوان بازیگران غالب در سطح جهانی باقی می‌مانند، اما حکومت‌ها روز به روز بر جریان اطلاعات، فناوری‌ها، بیماری‌ها، مهاجرت، جنگ افزارها و معاملات مالی کنترل کمتری در محدوده‌ی مرزهای کشور خود می‌یابند، خواه این جریان‌ها مشروع یا نامشروع باشند.

بازیگران غیر دولتی از بنگاه‌های دولتی گرفته تا سازمان‌های غیرانتفاعی، نقش پر رنگ‌تری می‌یابند و در صحنه‌های ملی و بین‌الملل نقش‌های مهمی را بازی می‌کنند. کیفیت حاکمیت، هم در سطح ملی و هم در سطح بین‌الملل، تعیین‌کننده‌ی آن است که دولت‌ها یا جوامع چگونه از پس نیروهای جهانی برآیند.

    • کشورهای توسعه‌یافته، ساختار حکومت خود را با محیط جهانی تغییر یافته منطبق می‌سازند. به این ترتیب، این امر دولت‌ها را برای درگیر شدن در جهانی به هم پیوسته توانا‌تر می‌سازد. مسوولیت‌های آژانس‌های حکومتی نیمه خودمختار، به صورت فزاینده‌ای تقسیم می‌شود، این امر به واسطه‌ی طبیعت فراملی اولویت‌های امنیت ملی و به‌خاطر نیاز مشخص به سیاست‌های میان رشته‌ای است. شکل‌دهی پیچیده و جنبش‌های سریع جهانی که بسیار از شرایط فناوری نرم و شبکه های مجازی برخوردارند، نیاز به شکل‌دهی دوباره به ساختارهای حکومتی و اساساً مقوله حکمرانی را ضروری می‌سازد.
    • حاکمیت اثربخش به صورت فزاینده‌ای وابسته به توانایی و چابکی حکومت‌ها در شکل‌دهی به شرکای خود در بهره‌برداری فزاینده از جریان اطلاعات، فناوری‌های نو، مهاجرت و تاثیرگذاری بر بازیگران غیردولتی است. پیش بینی می شود تحول جدی در مقوله دمکراسی در جهان به وجود می آید و موج جدیدی از دمکراسی شکل خواهد گرفت. اغلب کشورها باید از دموکراسی پاسخ‌گو برخوردار باشند و الا در فشار افکار عمومی جهانی برخوردار خواهند بود..
    • دولت‌های دارای حاکمیت غیر اثربخش و ناشایسته، نه تنها از منافع جهانی شدن بی‌بهره خواهند بود، بلکه به جای آن سرگرم خلق منازعات داخلی و خارجی می‌شوند و این مساله سبب افزایش خلق مسایل جدیدی میان بازیگران منطقه ای خواهد شد این شرایط از حیث امکانات و روشها ی جدید در مقایسه با آنچه امروز شاهد آن هستیم بسیار متفاوت خواهد.

جهانی‌‌شدن، شفافیت تصمیم‌گیری‌های دولتی را افزایش می‌دهد. و نه تنها توانایی رژیم‌های طرفدار تمرکز قدرت را در حفظ کنترل پیچیده می‌سازد، بلکه دموکراسی‌های کنونی و فرایندهای اجرایی آن را پیچیده می‌کند.

افزایش مهاجرت‌ها در بسیاری از کشورها باعث تشکیل و خلق گروه‌های پراکنده و بانفوذی می‌‌شود، که بر سیاست‌ها، تصمیمات سازیها و حتی هویت‌های ملی تاثیر می‌گذارند. جهانی‌شدن همچنین سبب خلق تقاضاهای متفاوت از امروز و نو و فزاینده‌ای برای همکاری‌های بین‌المللی در خصوص موضوعات فراملی می‌شود،

۶. منازعات آینده

منازعات آینده در حوزه داخلی و بین المللی می باشد. در حوزه داخلی به این منازعات باید توجه ویژه داشت و منابع شکل گیری آن را که در حد وسیعی ناشی از جهانی شدن دانست. برخی از مصادیق منازعات آینده داخلی چون وضعیت قومیت ها، دموکراسی و حکومت قانون، سکولاریسم است. به عنوان مثال در خصوص وضعیت قومیتها به موارد زیر در آینده می توان اشاره داشت.

  1. تشد ید ناسیونالیسم قومی‏جدایی خواه
  2. افزا یش هویت‌خواهی قومی‏بدون گرایش به تجزیه طلبی
  3. هو یت‌جویی قومی‏با تقاضای فدرالیسم در چارچوب تمامیت سرزمینی ایران
  4. غ یرقومی‏شدن جامعه و اقبال بیشتر به سمت حقوق شهروندی، بدون تمایل به هویت جویی قومی

در خصوص سکولاریسم و آینده منازعات ناشی از آن، جمهوری اسلامی‏ایران که همواره به عنوان یک کشور اسلامی‏سیاست را ملازم و همراه با دین و اخلاق دانسته است، در آینده در تقابل با سکولاریسم مواجه خواهد بود و می‌بایست به تقابل با اشکال مختلف سکولاریسم در جهان بپردازد. از آنجا که وجه ممیزه گفتمان انقلاب طرح سیادت معنویت و دین سالاری و استوانه‌های بنیادین آن است، خواه ناخواه در مسیر خود چالش‌هایی چون سکولاریسم را که در مسیری کاملاً متضاد با آن در حرکتند، پیش رو خواهد داشت. از سوی دیگر با توجه به اینکه سکولاریسم علاوه بر جنبه‌های سیاسی و اجتماعی زندگی انسان، به‌صورتی اجتناب‌ناپذیر جنبه بنیادی فرهنگ را هم در بر می‌گیرد وماهیت فرهنگی انقلاب را با چالش مواجه می‌کند،

در خصوص منازعات خارجی ایالات متحده همچنان تلاش می کند به عنوان پیشروترین کشور در زمینه‌ی"اطلاعات صحنه نبرد [۱۶]" فناوری اطلاعات پیشران [۱۷] و همچنین جنگ‌افزارهای دقیق هدایت شونده [۱۸] باقی بماند. در آینده، کشورها با سه نوع از تهدیدها روبه‌رو می‌شوند:

  • تهدیدهای ناهمگون، به صورتی که دولت‌ها یا گروه‌های دشمن از رویارویی مستقیم با ارتش پرهیز می‌کنند.
  • تهدیدهای سلاح‌های کشتار جمعی شامل موشک‌های هسته‌ای، که قدرتهایی که از آن برخوردارند مانند آمریکا، اسرائیل، روسیه و چین و با احتمال کمتر، کره شمالی تهدیدهای اصلی محسوب می‌شوند. امکان استفاده از این سلاح‌ها در جنگ‌های غیرمنظم در آینده بیشتر خواهد بود.
  • ارتش‌های منطقه‌ای که از ائتلاف و اتحاد کشورهای کوچک تشکیل می‌شود و به این ترتیب ارتش‌های بزرگی تشکیل می‌شود.

احتمال درگیری میان کشورهای توسعه‌یافته، ضعیف است. جوامع بین‌المللی همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهند، هرچند که میزان رویارویی با منازعات متفاوت است و از درگیری‌های داخلی، که گاهی و به صورت فراوانی بروز می‌یابد، تا درگیری‌های میان دولتی، که با فراوانی کمتری به وجود می‌آید، متنوع است. پتانسیل منازعه در آسیا از رقابت میان دولت‌ها بر‌می‌آید و شامل درگیری هند با پاکستان یا چین با تایوان و درگیری در منطقه‌ی خاورمیانه است. قابلیت استفاده از تسلیحات کشتار جمعی و استفاده از سامانه‌‌های موشکی دوربرد و سایر فناوری‌ها بر میزان کشتارهای ناشی از جنگ می‌افزاید. اما در آینده کنترل بر انتقال فناوری‌های تسلیحاتی و ارتش‌ها بسیار دشوار خواهد شد.

  • پیشرفت تکنولوژی اطلاعاتی، باعث شکل گیری سلاح‌های جنگی پیشرفته با دقت بالا، بهبود توانمندی‌های هدف‌گیری، نظارت و دیده‌بانی، فرماندهی و کنترل بهتر و استفاده بیشتر از روبات‌های اطلاعاتی خواهد شد. با توجه به نقش تاثیرگذاری که فناوری‌های اطلاعاتی در قابلیت‌های جنگی مدرن خواهند داشت، پیش‌بینی می‌شود که خود موضوع اطلاعات، مسائلی را برای جوامع مختلف ایجاد خواهد کرد که هدف عمده‌ی منازعات در آینده می‌باشد. بطوریکه تا سال ۲۰۲۵ برخی از کشورها احتمالاً از سلاح‌هایی استفاده می‌کنند که جهت تخریب و نابودی سیستم‌ها و شبکه‌های اطلاعاتی، حس‌گرها و سیستم‌های ارتباطی طراحی شده‌اند. مثلاً سلاح‌های ضد ماهواره، ضد رادیو فرکانس و سلاح‌های لیزری.

۷. نقش ایالات متحده

آمریکا هم‌چنان از جمله پیشران مداخله گری در جامعه‌ی جهانی باقی می‌ماند. تاثیرات فناورانه، اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی ایالات متحده هم‌چنان در عرصه‌ی جهانی، منطقه‌ای و سازمان‌های بین‌المللی تهدیدی است برای جامعه جهانی.

ایالات متحده در آینده تلاش دارد همجنان به عنوان کشوری پیشرو در فناوری از انقلاب اطلاعات تا زیست‌فناوری و فراتر از آن باقی مانده است.

هم دشمنان و هم دوستان ایالات متحده‌، این کشور را به‌عنوان بازیگری مهم در محاسبات مربوط به مصالح و بلندپروازی‌های امنیت ملی خود به حساب می‌آورند.

تعدادی از دولت‌ها شامل هم‌پیمانان و دشمنان امریکا در حال تلاش برای کاهش سلطه‌ی ایالات متحده در عرصه‌های گوناگون اقتصادی و اجتماعی دارند، هرچند این مساله به صورت آشکار در راهبردها قید نشده باشد، اما آنان را به این سمت رهنمود می‌سازد که تقاضای ایفای نقش فعال‌تری را در عرصه‌های بین‌المللی داشته باشند.

در یک بررسی اجمالی و علیرغم نشیب و فرازهای مهم در تحولات جهانی به کاهش نقش آمریکا در آینده اشاره دارد. اکنون آمریکا در شرایط بسیار متفاوت تر از گذشته و در آستانه فصل جدیدی از قدرت قرار دارد. به طوری که می توان از این فصل جدید به عنوان پاییز آمریکایی یاد کرد و اذعان داشت که قدرت آمریکا در جهان چون برگ خزان در حال ریزش است. بحران اقتصادی و سیاسی در آمریکا و انعکاس آن بر ساختار اقتصاد جهانی باعث شده است که برخی دولتمردان آمریکایی به دخالت این کشور در مسائل جهانی کمتر تمایل نشان دهند. در کنار چالش آمریکا با ایران مجموعه شرایط و مسایل کنونی فرصتهای مناسب و ظرفیتها ی اقتصادی سایر رقبای جهانی چون چین، روسیه و.. شرایط تضعیف موقعیت آمریکا را بیشتر تشدید می نماید. مفروض این است که محیط امنیتی جهانی از در هم آمیختگی بسیاری رنج می برد و افکار عمومی جهان نسبت به تاثیر سیاستهای مداخله جویانه آمریکایی – اسرائیلی واکنش نشان داده و ائتلاف این دو را عوامل مهم در ایجاد بحران و شکل گیری وضعیت تهدید منطقه ای و جهانی در آینده می دانند.

۸. جهان اسلام

جهان اسلام منطقه‌ی گسترده و متنوعی با جمعیت بسیار زیاد از کشورهایی است که از غرب آفریقا تا جنوب فیلیپین را در بر گرفته است. البته جمعیت مسلمانان در نقاط دیگر جهان را نیز نباید از یاد برد. جهان اسلام از پیشرانهای مهم آینده و قدرت جهانی و منطقه ای به شمار می آید. جهان اسلام مجموعه ای از فرصتها و تهدیدهای جهانی را پیش روی خود دارد که در ساخت تصاویر روشنی از آن قابل پیش بینی است. به طوری که می توان اذعان داشت بسیاری از سناریوهای آینده منطقه و جهان با حضور این پیشران کلیدی به وقوع خواهد پیوست. ایران به عنوان یکی از قدرتهای جهان اسلام در مناسبات آینده به حساب می آید. بسیاری از مفاهیم راهبردی در آینده با ایفای نقش ایران همسو است. مفاهیمی چون مقاومت، تمدن سازی اسلامی، نماد خاصی از حاکمیت به عنوان تجربه ای از مردم سالاری دینی و..

اگر چه بیش‌تر مسلمانان جهان، سنی هستند. اما اقلیت مهمی به نام شیعه وجود دارد که ۱۵ درصد مسلمانان جهان را تشکیل می‌دهند. موقعیت جغرافیایی کشورها و مناطق شیعه در جهان از شرایط ویژ های برخوردار است. در ایران به عنوان قدرتمند ترین کشورهای شیعه نشین بخش گسترده‌ای از شیعیان ساکن هستند و پس از سقوط صدام در عراق، نیز شیعیان اکثریت عراق را تشکیل می‌دهند. در بحرین و استان شرقی عربستان سعودی نیز شیعیان غالب هستند،.

شکل ۲. وضعیت جغرافیایی شیعیان در جهان اسلام

در این کشورها، مذهب، سیاست و فرهنگ به شیوه‌های پیچیده و مختلفی درهم تنیده‌اند و به این دلیل تغییری کوچک در عقاید مذهبی، پیامدهای بزرگ در سیاست و فرهنگ این کشورها ایجاد می‌کنند، کشورهایی که بخش بزرگی از جمعیت، خاک و اقتصاد و انرژی جهان را شکل می‌دهند. شگفتی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و رویدادهای پس از آن، تغییر عمده‌ای در محیط سیاسی جهان اسلام به‌وجود آورده‌اند. وضعیت جهان اسلام و مسلمانان بسیار بیش‌تر از سایر ادیان بر شکل‌دهی جامعه‌ی آینده‌ی جهان تأثیرگذار بوده و باید توجه داشت که قدرت‌های استکباری و زیاده‌خواه با توجه به این مهم است که در پی تغییر جهان اسلام مطابق میل و خواسته‌های منفعت‌طلبانه‌ی خود هستند و عدم توجه کشورهای مسلمان به این مساله‌ی مهم می‌تواند کمک شایانی به پیشبرد و اهداف استکباری آنان باشد.

جمع‌بندی

با نظر به مجموعه مطالب پیش‌گفته، در نمودارها و اشکال زیر به فرصت‌ها و چالش‌های احتمالی ناشی از مسائل پیش‌روی جمهوری اسلامی در محیط جهانی اشاره می‌شود:

.

منابع

  1. خزائی، سعید و عبدالرحیم پدرام، راهنمای گام به گام آینده‌پژوهی راهبردی، دانشگاه صنعتی مالک‌اشتر، ۱۳۸۷.
  2. دفت، ریچارد ال. مبانی تئوری و طراحی سازمان، (ترجمه علی پارسائیان و سید محمد اعرابی) چاپ اول، دفتر پژوهشهای فرهنگی ۱۳۷۸،
  3. عیوض، محمدرحیم، جهانی‌شدن فرهنگ برای جهان سوم؛ فرصت‌ها و تهدیدها، فصلنامه راهبرد یاس، سال دوم، شماره ششم.
  4. عیوض، محمدرحیم جهانی‌شدن، دانشگاه عالی دفاع ملی، ۱۳۸۸
  5. مختاری هشی، حسین (۱۳۹۲)، «هیدروپلیتیک ایران: جغرافیای بحران آب در افق سال ۱۴۰۴»، فصلنامه ژئوپلیتیک، دوره ۹، شماره ۳۱.
  1. B. M. Rabasa, C. Bernard, P. Chalk, C. Christine, T. Karasik, R. Lal, I. Lesser, D. Thaler, ' The
  2. Chandra Ratha, Keshab and Kumar Mahapatra, Sushanta, , “Rising China: Trajectory of an Emerging Global Power”, Conference of 23rd International Business Information Management Association Conference : ۲۰۱۴
  3. Dr. Marvin J. Cetron and Owen Davies, "55 Trends Now Shaping the Future of Terrorism", Proteus USA, 2008.
  4. E. B. Masini, "Future–Oriented Studies and Trends Towared unity and Diversity",
  5. Ghanem, Hafez, The Arab Spring Five Years Later, Toward Greater Inclusiveness, Brookings Institution Press, Washington, D.C. Volume 1،  ۲۰۱۶
  6. Global Strategic Trend the Futures starts Today ، Ministry of Defense, UK, Sixth Edition, : ۲۰۱۸.
  7. Global Trends 2015: A Dialogue about The Future with Nongovernment Experts, National Intelligence Counsil (NIC), 2000.
  8. Global Trends 2025: A Transformed World, National Intelligence Counsil (NIC), 2008
  9. Habegger, B. Strategic foresight in public policy: Reviewing the experiences of the UK, Singapore, and the Netherlands. Futures : ۲۰۱۰.
  10. http://www.cic.nyu.edu
  11. International Social Sciences journal, No. 1371, 1993.
  12. Joel A. Barker , Paradigms: Business of Discovering the Future, 2001.
  13. Muslim World After 9/11', Rand, 2004.
  14. Oba, M. Coronavirus and the Future of Globalization. The Diplomat : ۲۰۲۰
  15. Thomas Malnight, Tracey Keys,Surf the Storm: Global Trends Survey Results, 2007.
  16. Wen dell Bell, Foundations of Futures Studies, 2 nd Ed., 2003.

[1] - Mega trend

[2] - Wild card

[3]- زاهدی، شمس السادات، مدیریت فراملیتی و جهانی نگرش تطبیقی ،۱۳۸۷ انتشارات سمت

[۵] Social

[6] Technological

[7] Economical

[8] Environmental

[9] Political

[10] Non Government Organizations (NGO)

[11] On line

[12]- BRICs

[13]- Global Trends 2025: A Transformed World

[14] World Trade Organization

[15] Trend extrapolation

[16] Battlefield awareness

[17] IT-driven

[18] Precision-guided weaponry

‌‌‌‌‌

‌‌‌‌‌‌‌

کلید واژه ها: روند جهانی اقتصاد جهانی روندهای جهانی آینده جهانی پدیده جهانی موضوع جهانی